⚫ منافق ⚫
👈 در پیغام قرآنی روز گذشته خواندیم خداوند انفاق منافقان را نمیپذیرد. چون آنها با کراهت انفاق میکنند همچنین با کراهت نماز میخوانند.
و خواندیم خداوند به این دلیل برای مومنان عدم قبولی نماز منافقان را بیان فرموده که مومنین با دیدن عبادات منافقان، فریب نخورند و تصور نکنند اینان که نماز میخوانند، قرآن میخوانند، نهج البلاغه را حفظ هستند پس منافق نیستند و تصمیماتشان صحیح است و آنها را باور کنند!!
و خواندیم خداوند فرمود اموال و اولاد آنها شما را شگفت زده نکند. اینها برای عذاب آنهاست که بگونه ای همیشه گرفتار باشند.
👈 سپس در آیهء بعد فرموده است:
🌹🌹وَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنكُمْ وَمَا هُم مِّنكُمْ وَلَٰكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ.
آنها به خدا سوگند یاد مى کنند که از شما هستند، در حالیکه از شما نیستند. ولى آنها گروهى هستند که مى ترسند (و از ترس افشاى اسرارشان دروغ مى گویند). ۵۶ توبه.
تفسیر: برای مومنین سوگند یاد میکنند که با شمائیم، در حالیکه نه با شما هستند و نه در چیزى با شما موافقند بلکه آنها گروهى هستند که فوق العاده مى ترسند. و از شدت ترس، کفر را پنهان کرده اظهار ایمان مى کنند، مبادا گرفتار شوند.
👈 یَفْرَقُونَ به معنى شدت خوف و ترس است.
■ در واقع منافقان چون از خدا نمیترسند، از همه چیز میترسند.
👈 در آیهء بعد، شدت بغض، عداوت و نفرت آنها را از مؤمنان در عبارتى کوتاه، اما بسیار رسا و گویا بیان مى فرماید:
🌹لَوْ يَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغَارَاتٍ أَوْ مُدَّخَلًا لَّوَلَّوْا إِلَيْهِ وَهُمْ يَجْمَحُونَ.
اگر پناهگاه یا غارهایى یا راهى در زیر زمین بیابند، با سرعت و شتاب بسوى آن فرار مى کنند. ۵۷ توبه.
■ 👈 این یکى از رساترین تعبیراتى است که قرآن دربارهء ترس و وحشت منافقان و یا بغض و نفرت آنان نسبت به مومنان بیان کرده، که بخاطر این ترس و نفرت، اگر در کوه ها و روى زمین راه فرارى پیدا کنند، از مومنان دور مى شوند، ولى چون قوم و قبیله، اموال و ثروتى در محیط شما دارند مجبورند دندان بر جگر بگذارند و بمانند و نفرت خود را از شما برملا نکنند. ضمن اینکه منافع فراوانی در میان شما دارند.
آنها دوست دارند همچنانکه در میان شما هستند و منافع خود را حفظ میکنند، با دشمنان شما هم در ارتباط باشند و منافعی هم از آنان عایدشان شود.
👈 سپس در آیهء بعد، حالات دیگری از منافقان را روشن فرموده است:
🌹وَمِنْهُم مَّن يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِن لَّمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ.
و در میان آنها کسانى هستند که در (تقسیم) غنایم به تو خرده مى گیرند. اگر سهمى از آن به آنها داده شود، راضى مى شوند. و اگر چیزى به آنها داده نشود، خشمگین مى شوند ( حتی اگر حقى نداشته باشند). ۵۸ توبه.
■ ■ آنها هرگز راضى به حق خود نیستند، و دائماً انتظار دارند از اموال بیت المال و یا منافع عمومى هر چه بیشتر بهره ببرند، خواه مستحق باشند یا نه.
دوستى و دشمنى آنها بر محور همین منافع دور مى زند، هر که جیب آنها را پر کند از او راضى هستند و هر که به خاطر رعایت عدالت، حق دیگران را به آنها نبخشد از او ناراضى مى شوند.
حق و عدالت در قاموس آنها مفهومى ندارد، و اگر داشته باشد، عادل کسى است که هر چه بیشتر به آنها بدهد.
و ظالم کسى است که حق دیگران را از آنان باز دارد! و به تعبیر دیگر آنها فاقد هر گونه شخصیت اجتماعى هستند و تنها داراى یک شخصیت فردى و در چارچوب منافع خویش مى باشند، و همه چیز را تنها از این زاویه مى نگرند!
👈 در حالیکه اگر ایمان به خدا و رسول داشتند، و نفاق در وجودشان نبود:
🌹وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ.
اگر به آنچه خدا و پیامبرش به آنان داده راضى مى شدند و مى گفتند: خداوند براى ما کافى است. و بزودى خدا و پیامبرش، از فضل خود به ما مى بخشند. و ما تنها رضاى خدا را مى طلبیم، (این براى آنها بهتر بود). ۵۹ توبه.