قسمتم شد تا گدای ضامن آهو شوم نه گدای او .. گدای زئران او شوم خيره شد چشمم به گنبد خواستم با التماس خاکِ پایِ خادمانِ آن سيه ابرو شوم بوسه ميزد جاروئی در دست خادم صحن را آرزو كردم در اين صحن و سرا جارو شوم بسكه از او در حرم كار خدائی ديده‌ام كار من اين شد فقط مشغول ذكر "هو" شوم‌ كاش ميشد ضامن آهو مرا ضامن شود كاش ميشد تا اسير آن خم گيسو شوم السلام علیک یا علی بن موسی الرضا .. التماس دعا ..