مرغان مهاجر و محبوس در منزل امتحان، صاحب جوجه های زیبا و سالمی شدند، اهل هجرت الحق با تمام سختی شب و روز مراقبت کردند، جوجه ها قد کشیدند و توانا شدند، وقتش رسیده بود عرصه ی دویدن و پریدن و درخشش برایشان فراهم شود، منتهی اهل هجرت محبوس در میدان ابتلا(امتحان) در این مرحله رسم امانت به جا نیاوردند و حبس در حبس قرار دادند و آنها به جای پرواز به اعتراض افتادند و برای جلب توجه هر چند سرد، دست به آسیب زدن ولو به خود زدند! جوجه های ما(فرزندانمون) ریسک پذیرند، آرمان خواهند، بلند پروازند، ماجراجویند، پر از انرژی اند و علاقمند به درخشش و نیازمند توجه گرم! تا دیرتر نشده عرصه های مهارت افزایی اعم از فن، هنر، ورزش و...برایشان فراهم کنیم. بیکاری=آرامش نیست! بلکه مقدمه ی سقوط است. (رفیق؛ اگر گوشت و پوست پاره تنمان از جای نادرست به دستمان رسیده و غباری بر لوح پاکشان شده تا دیرتر نشده، رد مظالم دهیم و دفعش کنیم)