✍《
#سیاسی》
القای فلاکت؛ سلاح مؤثر رسانههای غرب
به موازات جنگ اقتصادی که بیشترین تمرکز طرف مقابل روی آن اتفاق افتاده است، جبههی دیگری در پشت سرِ اقتصاد ایجاد شده است که در واقع زمینهی اثر همان جنگ اقتصادی را فراهم میکند. عرصهی «جنگ رسانهای» به عنوان مسیر راهبردی بهره گیری از رسانهها (ماهواره، فضای مجازی، روزنامه و...) برای تضعیف کشور هدف است. هر چند جنگ رسانهای ظاهراً میان چند مدیا و رسانهی خاص اتفاق می افتد امّا در واقع « سیاستهای رسانهای» یک کشور با پشتیبانی بودجههای مستقیم و رسمی نهادهای امنیّتی و سرویسهای جاسوسی ایجاد میشود.
بر این اساس در کنار اتاق جنگ اقتصادی علیه انقلاب اسلامی که توسّط وزارت خزانه داری آمریکا اداره میشود، ستاد دیگری در زمینهی پشتیبانی و هدایت جنگ اقتصادی در سرویسهای اطلاعاتی و امنیّتی طرف مقابل تشکیل شده است. نگاهی به سرفصل خبرهای رسانههای دشمن به سادگی از طرح و عزم آنها در مسیر براندازی نظام اسلامی حکایت دارد.
«یک اصل آشنا برای دست اندرکاران امور تبلیغات رسانهای این است که دکترینی را که میخواهند به مخاطبان خود القاء کنند ، به صورت مفصّل بیان نکنند؛ چرا که بیان مطلب آنها را به تأمّل، تحقیق و به احتمال قوی استهزاء سوق خواهد داد. روش صحیح این است که مطالب به طور مستمر به آنها القاء شود، به گونهای که در شرایط مساعدی برای گفتمان قرار گیرند.» (نوام چامسکی)
بنابراین برخلاف شیوهی جنگ سخت، طرف مقابل به وسیلهی رسانههای پرتعداد خود، مخاطب را در یک ناخودآگاهی خاص، تحت سیطره قرار داده و نظام تسخیر قلب و ذهن را جایگزین اسارت جسم (در جنگ سخت) میکند. همین شیوه در هفتههای اخیر پس از تلاطم بازار ارز و سکّه در حال پیگیری است و تمرکز بر تسخیر ذهن مردم در ایران در راستای نبرد رسانهای صورت گرفته است. به همین جهت نبرد علیه انقلاب اسلامی در دو عرصهی اقتصاد و ذهن عمومی به صورت فزآینده از طریق تروریستهای اقتصادی و تبلیغات گستردهی رسانهای اتفاق می افتد. در واقع از این دو عامل در راستای تعدیل افکار عمومی و آمادگیان ها برای وقوع یک براندازی یا انقلاب استفاده خواهد شد
پس از فتنهی 88 و تجربهی آمریکا از بی نتیجه بودن اغتشاشات در براندازی نظام اسلامی؛ طرح مخاصمه ی سخت از سوی دشمن به ترغیب و تشویق مردم به اعتراضات اقتصادی و معیشتی تغییر تاکتیک داد. در این عملیّات، رسانههای دشمن با القای این نکته که اقتصاد ایران در آستانهی فروپاشی است و کشور در آستانهی یک شکست تاریخی قرار دارد از عموم مردم می خواهند که برای حفظ وضعیّت معیشتی و رفاهی خود به خیابانها آمده و تا براندازی نظام سیاسی مقاومت و بلکه مقابله نمایند. بدیهی است که هرچند وضعیّت این روزهای اقتصاد کشور در حال تنش قرار دارد، اما بیان اعتراض در قالب اغتشاش و آشوب به معنای شکست مردم ایران در جنگ رسانهای با دشمن و تأمین خواست دستگاههای امنیّتی و اطلاعاتی آمریکا است.
این رخداد در شرایطی واقع میشود که جمهوری اسلامی در برخی شاخصهای مهم معیشتی و رفاهی وضعیّتی بهتر از ایالات متحده دارد که نشان میدهد فارغ از آشفتگی چند ماه اخیر بازار ارز و سکّه، وضعیّت عمومی کشور با آنچه رسانههای دشمن در صدد القای آن هستند بسیار متفاوت است. به عنوان مثال بر حسب آمارهای بانک جهانی (World Bank) در شاخص فقر مطلق (بر حسب یکی از مدلهای بررسی یعنی 1.9 دلار در روز) درصد جمعیّت کمتری در ایران نسبت به ایالات متحده در ذیل خط مطلق فقر زندگی میکنند.
و یا در شاخص ضریب جینی به معنای فاصلهی طبقاتی، ایران وضعیّت بسیار بهتری نسبت به ایالات متحده دارد. درحالی که در سال 1986 (1365) شاخص فاصلهی فقیر و غنی در آمریکا، 37.5 را نشان میدهد، این عدد در سال 2013 (1392) به 41 رسیده است. یعنی فقرا در آمریکا فقیرتر و ثروتمندان در طی حدود سی سال گذشته ثروتمندتر شدهاند. این عدد برای ایران در سال 1986 (1365) معادل 47.4 بوده است که با تلاشهای حاکمیّت در سال 2013 (1392) به عدد 37.4 رسیده است.
بر این اساس مخاطب ایرانی میتواند با اندک تأمّل و تفحصی پی به اهداف جنگ رسانهای دشمن برده و با آگاهی کافی مورد بهره برداری رسانه ای طرف مقابل قرار نگیرد. از این رو خطّ القای بحران فراگیر اقتصادی و ورشکستگی حاکمیّت در ایران کذب بوده و دشمن بنا دارد با القای مداوم و بارش اطلاعاتی و رسانهای خود مخاطب را از حقایق و پیشرفتهای نظام اسلامی برکنار دارد. این جنگ رسانهای در حالی رخ میدهد که به تصریح پایگاه معتبر اکونومیست، دولت ایالات متحده بدهکارترین دولت جهان و بیش از همه در خطر ورشکستگی اقتصادی است. تعطیلی شهر مهم صنعتی چون «دیترویت» و تخلیهی شهر توسّط ساکنانش گواهی بر این مطلب است
🇮🇷 ||
@sarbazegomnam