عزیزِ نادیده‌ی من! دنیا مطلقا سیاه و مطلقا سفید نیست! آدم‌ها مطلقا خوب و مطلقا بد نیستند! در هرکدام از ما آنقدر بدی هست که کاملا خوب نباشیم و همچنین در هرکدام از ما آنقدر خوبی هست که مطلقا بد نباشیم. در جهان آنقدر امید هست که ناامید نباشیم و آنقدر ناکامی، که تمام طول زیستنمان به شادی و عیش و نوش نگذرد! عزیزِ نادیده‌ی من! بعد از این، هر غروب که دلت گرفت و اندوه جهان روی سرت آوار شد، به طلوع هم فکر کن، خزان را که دیدی، به بهار هم فکر کن. و از آدم‌ها که به تو رنجی و اندوهی رسید و به بد بودنشان که فکر کردی؛ به این هم فکر کن که همان آدم‌ها جایی و برای کسی، آدمِ خوبِ داستان‌اند. نه همیشه ناامید و نه همیشه امیدوار باش؛ چرا که هر شرایط و هر موقعیتی، احساسات متفاوتی را ایجاب می‌کند و همه چیز نسبی‌ست، حتی خوب یا بد بودنِ آدم‌ها و حتی سیاه یا سفید بودنِ جهان... روی هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌توان مطلقا حساب کرد، اما تو زندگی کن و فراموش نکن که تو باید بتوانی از میان اینهمه انسان، روی خودت حساب کنی... ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─