من در مقطعی این توفیق و لیاقت را پیدا کردم که در جنگ با داعش در عراق، همرزم شهید هادی طارمی باشم.🌱 آنجا هادی را که دیدم، پرسیدم: از حاج قاسم چه خبر؟ گفت: "الحمدلله سالم و سلامت است." 🌼 آن روز توانستم به دستبوسی سردار بروم.☺️ به هادی گفتم: حاج قاسم اجازه میده باهاش عکس بگیرم؟ گفت: "حاج قاسم بزرگتر از این حرف‌هاست.✨ عکس که چیزی نیست. حتی اجازه میده باهاش غذا بخوری." 🫰 هادی مرا پیش سردار برد و به‌عنوان یک مدافع حرم هم‌محله‌ای به ایشان معرفی کرد🍀 و حاج قاسم هم خوشحال شد.🌷 آن روز بیش از هر چیزی،‌ به این افتخار کردم که یکی از بچه‌های شادآباد،‌ محافظ سردار سلیمانی است. ✨شاید باورتان نشود، آن روز من سر سفره صبحانه حاج قاسم نشستم و از دست خودش لقمه گرفتم.»🥹 ▫️«هادی می‌گفت: من هر روز از دست حاج قاسم،‌ لقمه متبرک می‌گیرم. ☺️این به‌جای خود اما نکته مهم، صمیمیت سردار با نیروهایش بود. سردار حتی خودش لقمه در دهان نیروهایش می‌گذاشت.🥹 ✍به روایت همرزم شهید🌷 📎محافظ رشید حاج قاسم سلیمانی 🌷 🌷 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج