سردار علیجان میرشکار
🔰 شهید احمد کشوری اح‍م‍د ک‍ش‍ور ی، متولد ت‍ی‍ر م‍‍اه ۱۳۳۲، در خ‍‍ان‍و اده ای م‍ت‍وس‍ط در ف‍ی‍روزک‍وه ب‍ود. اصلیت خانواده او از بروجرد بودند درحالیکه پدرش( غلامحسین) ژاندارم بود و دائماً از شهرى به شهر دیگر بخاطر شغلش نقل مکان مى‏ کردند. شهید احمد کشوری در زمانی که خانواده اش به شهر کیاکلاء مازندران، نقل مکان کردند؛ دوران کودکی خود را سپری کرد. 🔰 تحصیلات احمد کشوری شهید احمد کشوری، تحصیلات اول ابتدایى تا سوم متوسطه خود را در کیاکلاء گذراند و در دبیرستان قناد شهرستان بابل، سه سال آخر متوسطه را بعنوان شاگرد ممتاز بود. وى فعالیتهاى هنرى دیگری را در کنار تحصیل انجام میداد که از آن ها می توان به نقاشى، خطاطى و صنایع دستى اشاره کرد و تنها مشوق او در در این راه، مادرش بود. او توانست مقام نخست را در مسابقه طراحى کشور برای یک مرتبه بدست آورد. او فعالیت مذهبى خود را بهمراه دو تن از دوستانش در سال آخر دبیرستان آغاز کرد. او همچنین با صدایى خوش به مرثیه خوانى در مراسم و مجالس مذهبى مى ‏پرداخت و مدیریت مراسم را با جدیت بسیار به عهده مى ‏گرفت. وقتی که احمد کشوری، مدرک دی‍پ‍ل‍م خود را گرفت؛ برای تحصیل در دان‍ش‍گ‍‍اه، آماده ش‍د ولی به ع‍ل‍ت ف‍ق‍ر م‍‍ال‍‍ی و ه‍زی‍ن‍ه س‍ن‍گ‍ی‍ن دان‍ش‍گ‍‍اه، از ورود ب‍ه آن ب‍‍ازم‍‍ان‍د. شهید احمد کشوری کار و فعالیت را عبادت می دانست 🔰 ازدواج احمد کشوری در سال ۱۳۵۵ شهید احمد کشوری متاهل شد و زندگی مشترکی را تشکیل داد. ثمره ی ازدواج این زوج، یک دختر و یک پسر می باشد. همسر وى به امور مذهبى گرایش داشت و همین امر باعث تسریع در روند فعالیتهاى او در این خصوص شد. 🔰 فعالیت های احمد کشوری شهید احمد کشوری در آموزشگاه خلبانى هوانیروز در سال ۱۳۵۳ ثبت‏ نام کرد و به مدت یک سال و نیم، دوره خلبانى چرخ بال( هلیکوپتر) کبرى را در اصفهان گذراند. سپس دوره پیاده نظام را به مدت شش ماه در شیراز طى کرد و بعد از آن به اصفهان سفر کرد. پس از منتقل شدن شهید احمد کشوری به کرمانشاه در سال ۱۳۵۵، فعالیتهاى سیاسى و مذهبى را با همکارى سرهنگ خلبان على سعدى در پایگاه کرمانشاه انجام داد. او در راه شناخت دین اسلام از حجهالاسلام سید موسى موسوى و برادرش دکتر سید رضا موسوى در طول اقامتش در کرمانشاه بهره‏ مند شد. شهید احمد کشوری در این ایام به طور جدى در ادیان، مطالعه و تحقیق کرد. لذا طبق عقیده ی او، مسلمان نباید شناسنامه‏ اى باشد. سپس فعالیت خود را با سفر به ‏تهران با جدیت بیشترى ادامه داد و اعلامیه در پایگاههاى ارتش، پخش کرد. نیروهاى امنیتى، چندین مرتبه او را بازجویى کردند. او چ‍ن‍دی‍ن مرتبه در ر اه دف‍‍اع از آرم‍‍ان ه‍‍ای ام‍‍ام ع‍زی‍ز، مورد ضرب و شتم قرار گرفت ام‍‍ا از آن ب‍‍ا اف‍ت‍خ‍‍ار ی‍‍اد م‍‍ی ک‍رد و م‍‍ی گ‍ف‍ت:ای‍ن ب‍‍اطوم‍‍ی ک‍ه م‍ن خ‍وردم، به این علت ش‍ی‍ری‍ن ب‍ود که ب‍رای خ‍دا ب‍ود. م‍ن از بابت ق‍دم گذاشتن در ر اه ان‍ق‍لاب، خ‍وش‍ح‍‍ال‍م که پ‍روردگ‍‍ار، چنین ت‍وف‍ی‍ق و س‍‍ع‍‍ادت‍‍ی را شامل حال من کرده است. 🔰 خاطراتی از ش‍‍ه‍ی‍د س‍رل‍ش‍گ‍ر خ‍ل‍ب‍‍ان اح‍م‍د ک‍ش‍وری مجلات در زمانیکه شهید احمد کشوری، مقطع دوم راهنمایى را می گذراند؛ عکس مبتذل چاپ مى کردند و این عکس ها را بر روى در و دیوار آرایشگاه، فروشگاه و حتى مغازه ها نصب مى کردند و احمد با دیدن این عکس ها، آن ها را پاره مى کرد. صاحب مغازه یا فروشگاه، به خاطر این کار احمد شکایت میکرد. به دلیل این که پدر احمد در سمت رئیس پاسگاه فعالیت داشت، کسى حق حرف زدن به احمد به حرمت پدرش را نداشت. شهید احمد کشوری، مجله ى چاپ شده با عکس هاى مبتذل را از هر کیوسک روزنامه اى مى خرید. هر دفعه پس از جمع کردن پول تو جیبى اش، ۲۰ مجله از چند روزنامه فروش مى خرید تا جاییکه نمیتوانست آن ها را در دست بگیرد. این مجلات را درون باغچه مى انداخت و با نفت، همه را آتش مى زد. علت سوزاندن عکس ها این بود که ذهنیت جوانان، خراب نشود. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرشان. https://eitaa.com/sardarmirshekar