📖 📌 ، چشم مرا بسته‌اند از اولش یادم نمیاد، ولی تا جایی که یادمه دنبالم کرده بودند. با اینکه با تمام توانم می‌دویدم، اما خیلی سریع داشتند به من نزدیک می‌شدند. صدای پاشون خیلی نزدیک شد. اون‌وقت من فریاد زدم: کممککک... و از خواب پریدم. دوستم: چه جالب! من: چیش جالبه؟! دوستم: اینکه آدم می‌تونه با چشمای بسته فرار کنه، بترسه و کمک بخواد و کمک بهش، پریدن از خواب و بیدار‌شدن باشه. دقت کردی بعضی وقتا چقدر واقعی خواب می‌بینیم؟ اصلاً همین الان شاید توی یک خواب خیلی واقعی هستیم و با چشمانی بسته زندگی می‌کنیم! تفاوتش با خواب تو اینه که، صدای پایی نمی‌شنویم که بترسیم و فریاد بزنیم تا منجی بیاید و دستی بر سرمان بکشه و بیدارمون کند. ▪️ من: شاید این باشه که تا فریادی نباشه، فریادرس هم دلیلی برای آمدن نداره…😔 دوستم: چه خواب بیدارکننده‌ای!