داستان شب 🌙
"کم گوی و گزیده گوی چون دُر
تا ز اندک تو جهان شود پُر"
پسر جوانی بیمار شد.
اشتهای او کور شد و از خوردن هر چیزی معدهاش او را معذور داشت.!
حکیم به او عسل تجویز کرد.
جوان میترسید باز از خوردن عسل دچار دلپیچه شود لذا نمیخورد.!
حکیم گفت:
بخور و نترس که من کنار تو هستم...
جوان خورد و بدون هیچ دردی معدهاش عسل را پذیرفت.
حکیم گفت:
میدانی چرا معدهات عسل را قبول کرد و پس نزد و زود هضم شد؟!!
جوان گفت: نمیدانم!
حکیم گفت:
عسل تنها خوراکی در جهان طبیعت است که قبل از هضم کردن تو، یکبار در معده زنبور هضم شده است...
"پس بدان که عسل غذای معده توست و سخن غذای روح توست..."
👈 اگر میخواهی حرف تو را بپذیرند و پس نزنند و زود هضم شود، سعی کن قبل سخن گفتن، سخنان خود را مانند زنبور که عسل را در معدهاش هضم میکند، تو نیز در مغزت سبک سنگین و هضم کن سپس بر زبان بیاور!!
✅ کانال خبرفوری ساری 👇
https://eitaa.com/joinchat/491389214Ce433c2ddfc