داستان شب 🌙 یکی از پژوهشگران حوضه مردم‌شناسی، که برای تحقیق به آفریقا سفرکرده بود، روزی در یکی از قبایل، به تعدادی از بچه‌های بومی، یک بازی را پیشنهاد کرد. او سبدی از میوه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هر کسی که زودتر به سبد برسد، آن میوه‌های خوشمزه را برنده می‌شود. هنگامی که فرمان دویدن داده شد، آن بچه‌ها دستان یکدیگر را گرفتند و باهم دویدند و در کنار درخت خوشحال به دور آن سبد میوه نشستند. پژوهشگر که از رفتار بزرگ منشانه‌ی بچه‌ها  هاج و واج بود، علت این رفتار آنها را پرسید و گفت: درحالی که یک نفر از شما می‌توانست به تنهایی همه میوه‌ها را برنده شود، چرا از هم جلو نزدید؟ آنها گفتند: اوبونتو، به این معنا که: چگونه یکی از ما می‌تواند خوشحال باشد، در حالی که دیگران ناراحتند؟ کاش یک روز همه ما آدمها این‌طوری باشیم، من هستم، چون ما هستيم. خوبى را براى همه بخواهيد تا خداوند وكائنات به خودتان سوقش دهد... 📢 کانال خبرفوری ساری 👇 https://eitaa.com/joinchat/491389214Ce433c2ddfc