یه روز میریم جلوی یه مدرسه دخترونه
یه دختریو به زور سوار ماشین میکنیم !
دو تا دوستم چاقو میزارن گردنش و تهدیدش میکنن که اگه داد بزنی میکشیمت ..
دختره پونزده شونزده سال داشت
نزدیک غروب بود هوا تاریک تاریک
بردنش خارج از شهر
برای گناه!!!!!
پیادهش کردیم ......