🔰 خمینی بخشی از وجودم شده بود 🔺عکس را از زیر پیراهنم بیرون آوردم. ساعت‌ها در او نگریستم.رفتم ترمینال مسافربری و بلیت کرمان گرفتم؛ در حالی که عکس سیاه و سفیدی که حالا به شدت به او علاقه‌مند شده بودم را در زیر پیراهن خود که چسبیده به قلبم بود، پنهان کرده بودم. احساس می‌کردم حامل یک شی‌ء بسیار ارزشمندم. 📚 برگرفته از کتاب "از چیزی نمی‌ترسیدم" 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/sarv110 ┅═✿๑🍀🌺🌼🌸๑✿═┅