▪️نقل خاطره سیدحسن نصرالله از جلسه با رهبری در «ابتدای» جنگ سوریه
یک سال و نیم پس از آغاز بحران سوریه یعنی در حدود سال ۲۰۱۲ یا ۲۰۱۳ بود که «ملک عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه وقت عربستان، نماینده ویژهای را از سوی خود به نزد بشار اسد فرستاد.
سعودی این پیغام را برای اسد ارسال کرده بود که اگر وی از محور مقاومت خارج شود و روابط خود را با ایران قطع کند، جنگ علیه سوریه متوقف خواهد شد، مسئلهی گروههای تکفیری حل خواهد شد و اسد تا ابد به عنوان رئیسجمهور به رسمیت شناخته میشود. عربستان سعودی به اسد گفت: آمادهایم تا صدها میلیارد دلار برای بازسازی سوریه بپردازیم. بنابراین، هدف کاملاً با مطالبات ملتها در بهار عربی متفاوت بود.
حکام کشورهای مختلف با بشار اسد تماس گرفتند و وعدههای مختلفی را اعم از مالی و سیاسی به وی دادند و حتی بقای وی در قدرت را نیز تضمین کردند، اما او در نهایت این وعدهها و پیشنهادات را نپذیرفت.
هدف، سلب موقعیت تاریخی سوریه، سلب حقوق آن و بیرون راندن آن از محور مقاومت بود تا زمینه برای نابودی مسئلهی فلسطین، تثبیت هیمنهی آمریکا در عراق و به انزوا راندن ایران و محاصره آن فراهم شود.
فهم و درک ما از نبرد سوریه از روز اول اینچنین بود. برخی از مسئولان آمریکایی و معارضان سوری میگفتند که اگر ما بر سوریه مسلط شویم، بیدرنگ وارد لبنان خواهیم شد تا کار حزبالله را تمام کنیم. برخی دیگر نیز میگفتند به عراق میرویم. بنابراین، مسئله فقط سوریه نبود.
و قرار بود پس از اتمام کار در سوریه، نبرد را به لبنان و عراق و ایران میکشانند.
«دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا اذعان میکند که اوباما، کلینتون و سازمان «سیا» تروریستهای داعش را ایجاد کردند و آنها را به سوریه آوردند.
برخی طرفداران آقای احمدی نژاد، که از ایشان هم داغ تر شدند مبنی بر چرایی دخالت ایران در فتنه شام، با این سخنان و اعتراف ترامپ را چه میکنند؟
گزینهی ابتدایی ما، گزینهی مذاکره بود و راهکار سیاسی در اولویت قرار داشت. دولت سوریه، برادران ما در ایران و همچنین خودمان در حزبالله تماسهای متعددی را با معارضان سوری برقرار کردیم و آنها را به مذاکره برای تحقق راهکار سیاسی دعوت کردیم اما معارضان، مذاکره و گفتگوی سیاسی را قویاً رد کردند و معتقد بودند که دولت سوریه ظرف دو یا سه ماه سقوط میکند
من به دیدار السید القائد آیتالله خامنه ای رفتم و دادهها و برداشت خود درخصوص سوریه و تحولات آن را برای ایشان تشریح کردم و استدلالهای خودم را مطرح کردم. دیدم که دیدگاه و نظر ایشان دربارهی سوریه و تحولات آن بسیار واضحتر، شفافتر و عمیقتر از دیدگاه و نظر ما است. مواضع ایشان در قبال سوریه و تحولات آن از همان روز اول مشخص بود. ایشان گفتند: «این یک توطئه و نقشه برای سرنگونی سوریه است و هدف آن، سوریه و جایگاه این کشور در مسئلهی فلسطین و محور مقاومت است. همچنین هدف آن، ایران است، زیرا آنها پس از اتمام کار در سوریه، نبرد را به لبنان و عراق و ایران میکشانند». این اتفاقی است که افتاد. آنها به لبنان آمدند و بخشی از البقاع را اشغال کردند و اگر میتوانستند، نقاط بیشتری را اشغال میکردند. اما ما و ارتش لبنان در مقابلشان ایستادیم و آنها را در مناطق کوهستانی محاصره کردیم.
شما دیدید در عراق، تروریستهای تکفیری خیلی سریع از شرق فرات در سوریه به عراق انتقال داده شدند و در یک بازهی زمانی بسیار کوتاه بر استان «الانبار» مسلط شدند. این استان تقریباً یکچهارم مساحت عراق یا بیشتر آن را در بر میگیرد. آنها همچنین بر موصل، صلاحالدین و دیگر مناطق مسلط شدند و به ۲۰ کیلومتری شهر کربلا و ۴۰ کیلومتری شهر بغداد رسیدن
این بدان معناست که ما آنچه را که حضرت السید القائد در روز اول حوادث سوریه گفتند، بعینه در طول سالهای گذشته مشاهده کردیم. اینجا بود که علت موضع قاطعانهی السید القائد مبنیبر ایستادن در کنار سوریه مشخص شد.
▪️منبع:
https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=43519
✔️به کانال ساعت ۰۰:۰۰ بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2792882744C3f5cd5b9ff