پنج شنبه روز انتظار دیدار در شهر اسیران خاک مهربانان دیار آب وسنگ با عکس های کاشته در کوچه های نامنظم سیمانی که غریبانه نگاهت میکنند مزار پدران ومادران وعزیزان درمیان تلی از خاک وسنگ که آفتاب رفیق بی سایه بان آنهاست شاخه ای گل وکاسه ی آب با دستی به تمنای آغوشی گرم وتن رنجور فرزندی که نگاه میکند وفقط فاتحه میخواند روح همه ی پرستوهای پرکشیده شاد و یادشون گرامی 🥀