گناهان صغیره و کبیره گناه، واژه‌ای است که با شنیدنش به یاد آتش و دوزخ و روز جزا و حساب و کتاب و خشم پرورگار می‌افتیم. اغلب بدبختی هایی که دامنگیر فرد یا جامعه می‌شود، همانا آلودگی بر گناه، معصیت ونافرمانی خداوند است. گناه یعنی مخالفت با قوانین الهی و پیروی بدون قید و شرط از تمایلات و هوای نفس، پیروی از تمایلات نفسانی که برخلاف قوانین تکوین باشد. در قرآن با واژه‌های گوناگونی از گناه یاد شده است مانند: ذنب، اثم، سیئه، معصیت، خطیئه، جرم، منکر، فحشاء, شرو... و به دو دسته کبیره و صغیره تقسیم شده آموزه های دینی به ما می آموزد که انسان با انجام گناهان کبیره به دوزخ رفته و عذاب میشود. البته هر نافرمانی و گناهی که در مقابل پروردگار باعظمت صورت گیرد، کبیره وبزرگ است. یعنی گناه اگر کوچک هم باشد، چون نافرمانی از خداوند محسوب می‌شود، بزرگ است لیکن منافات ندارد با برخی از گناهان نسبت به بعضی دیگر بزرگ و کوچک باشند. چنانکه گفته شدگناهان در یک تقسیم بندى کلّى به دو گروه تقسیم میشوند: گناهان صغیره وکبیره بعبارتی دیگر گناهان یا بدنی و جسمی، هستند یعنی گناهانی که انسان با یکی از اعضای بدن آن را انجام می‌دهد. مثل: غیبت، زنا، دزدی، فحاشی و… و اما گناهان غیر بدنی آنهایی هستند که آدمی در دل و ضمیر خود آن‌ها را انجام می‌دهد. مثل: حسد، کینه، بخل و…. خداوند در قرآن مى‌فرماید: «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَرِیماً» اگر از گناهان بزرگى که از آنها نهى شده‌اید اجتناب کنید بدى‌هاى شما را مى‌پوشانیم و شما را در جایگاه خوبى وارد مى‌سازیم» (نساء، آیه ۳۱.) و در جاى دیگر مى‌فرماید: «وَ وُضِعَ الْکِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمّا فِیهِ وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْکِتابِ لا یُغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً إِلاّ أَحْصاها» کارنامه عمل شما(درقیامت) بررسی مى‌شود، آن گاه گنهکاران را از آن چه در نامه عمل خود دارند ترسان(پشیمان) مى‌بینى، و مى‌گویند: واى بر ما، این چه نامه‌اى است که هیچ گناه کوچک و بزرگى را از قلم نینداخته، جز این که همه را به حساب آورده است» (کهف، آیه ۴۹) باید توجه داشت که گناهى که مخالف فرمان صریح‌ حکم خداوند باشد سنگین و کبیره است از این روست که پیامبر گرامى اسلام به ابوذر مى‌فرمایند: يا أَبَاذَرٍّ لاَ تَنْظُرْ إِلَى صِغَرِ اَلْخَطِيئَةِ وَ لَكِنِ اُنْظُرْ إِلَى مَنْ عَصَيْتَ اى اباذر به کوچکى گناه نگاه نکن، بلکه به بزرگى کسى بنگر که او را نافرمانى کرده‌اى (طبرسى، مکارم الاخلاق، ص ۴۶۰) اما در عین حال این موضوع با تقسیم گناهان به صغیره و کبیره منافاتى ندارد چرا که برخى از گناهان از نظر آثار و پیامدها نسبت به یکدیگر به کوچک و بزرگ تقسیم مى شوند. پس صغیره و کبیره صفتى نسبى است که در مقایسه میان گناهان و آثار و پیامدهاى آنها به دست مى‌آید اگرچه هر گناهى با صرف نظر از مقایسه با سایر گناهان معصیتى بزرگ به شمار مى‌آید. علما و اساتید اخلاق گناهان کبیره را تا چهل مورد برشمرده اند. لیکن در بعضی موارد و مواقع گناهان صغیره به گناهان کبیره تبدیل می‌شود و گناه انسان سنگین‌تر می‌شود و حکم همان گناهان کبیره را دارد. امام باقر (ع) در حدیثى معیار تشخیص کبیره را بیان کرده و مى‌فرمایند: «کلّ ما اوعد اللّه عزّ و جل علیه النّار» «هر گناهى که خداوند براى آن وعده آتش دوزخ را داده باشد کبیره است». (من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۵۶۹) امام خمینى(ره) در کتاب تحریر الوسیله جلد اول صفحه ۲۷۴ شش معیار را براى تشخیص گناه کبیره معرفى کرده‌اند که عبارتند از: ۱. هر گناهى که در شرع وعده آتش دوزخ و یا مجازات براى آن داده شده است. ۲. هر گناهى که در شرع به شدّت از آن نهى شده است. ۳. هر گناهى که از منظر آیات و روایات همسنگ و یا بزرگ‌تر از سایر گناهان کبیره معرفى شده است. ۴. هر گناهى که عقل به کبیره بودن آن اذعان کند. ۵. هر گناهى که در عرف مسلمانان کبیره تلقّى گردد. ۶. هر گناهى که روایات به کبیره بودن آن تصریح نمایند.