خدایا! به تو پناه می‌بریم از این بلای عظیم. فرعون دوباره از دل تاریخ سربرآورده و کودکان را ذبح می‌کند و زن‌ها را به اسارت می‌برد. طنین صدای مصمم سمیه دوباره از زیر سنگ‌های آوار به گوش می‌رسد: «اشهد ان لا اله الا الله» و سرنیزه ابوجهل زمان که صدا را با خون خاموش می‌کند. دوباره گرسنگی شعب ابی‌طالب و تشنگی کربلا تکرار می‌شود. هسته خرمایی یا برگ درختی قوت لایموت سفره افطار کسانی می‌شود که به جرم خداپرستی سنگ به شکم بسته‌اند. دوباره طفل بی‌شیری جان می‌دهد. این قصه تکراری نیست؟ دوباره آوارگی و اسارت، دوباره هتک حرمت و شهادت. این داستان امروز زنان مظلوم غزّه است. تاریخ تکرار می‌شود و این صدای سکوت انسانیت است که گوش فلک را کر کرده. وقتی فرعون نویسنده‌ی منشور حقوق بی‌بشر باشد، طبیعی است که شیطان بزرگ قلم او را در خون کودکان می‌زند. شیوخ شکم‌پرست و خائنین حرمین شریفین هنوز مال‌التجاره به بنی‌اسرائیل می‌دهند. در آن باریکه، مسلمانان رنج می‌کشند و ما هنوز اسلام‌درد نگرفته‌ایم. خدایا! به تو پناه می‌بریم از این بلای عظیم.