| 🔘بی بدن، بی هویت و در خدمت جنایت ▪️فیلم بی بدن با تمامی حواشی‌هایی که در جشنواره فجر آفرید، نشان داد اضافه بر فیلم متوسط روبه ضعیف کارگردانش یک بیانیه اخلاقیِ غیر انسانی و یک مانیفست تحمیلی روشنفکری دارد. دستپاچگی کارگردان در نفی قصاص -که در جنایت‌های هولناک باعث بازدارندگی است- و عدم تفکیک قصاص و اعدام و عدم تفکیک دلایل جنایت‌هایی که منجر به کشته شدن می‌شوند؛ اعم از قتل عمد و غیر عمد، باعث شده تا او را در کنارِ جنایتکار قرار دهد. در واقع سازندگان این فیلم که این اثر را در حد کمپین‌های اینستاگرامی پایین آوردند، حرفی فراتر از این نداشتند. ▪️تلاش برای رضایت گرفتن از قصاص غیرعمد امریست بسیار انسانی؛ اما زمانی که شما در مقوله قصاص عمد که علاوه بر عمدی بودن در بردارنده یک جنایت هولناک انسانی است و قاتل آن حتی نمی‌گوید جسد را کجا برده، شما را در کنار یک قاتل قصاب قرار میدهد و به طور قطع دستیار او برای قتل‌های بعدی خواهید بود. ▪️نفهمیدن این مسئله توسط سینمای روشنفکری باعث شده تا نسبت به قتل‌های زیاد این چنینی انفعال مطلق داشته باشند و به پشتیبانی کمپین‌های فضای مجازی و روشنفکران بی‌سواد سینما ازین مقوله اکتفا کنند. ▪️فیلم از لحاظ ساختاری اثر متوسط رو به پایینی است. قرار گرفتن یک بازیگر جوان خوش استایل در کسوت یک بازپرس قوه‌‍‍‌قضائیه! باعث شد تا مخاطب، به این فکر فرو رود که قرار است با این مانکن، گول چه چیزی را بخورد. کاراکترهایی که به واقعیت نزدیک‌تر بودند، اولیای دم مقتولند که اتفاقا مغضوب علیهم ِ کارگردانند. ▪️مابقی کاراکترهای فیلم به هیچ وجه تبدیل به شخصیت نمی‌شوند؛ چون قرار است مانیفست و بیانیه خوان کارگردان باشند. از مانکن به ظاهر بازپرس گرفته تا نقش‌های فرعی فیلم که در حال کمک به قاتل قصاب، برای رهایی از قصاصند. ▪️فیلم تا به اینجا دغدغه‌های روشنفکر مآبانه خود را نمایش می‌دهد و زمانی این نمایش مبتذل می‌شود که در انتهای فیلم آیه قرآنی "ولکم فی القصاص حیات یا اول الاالباب لعلکم تتقون" نقش می‌بندد که هیچ سنخیتی با نوع روایت و پرداخت کارگردان ندارد و بیشتر در جهت سیاه‌نمایی این آیه شریفه برمی‌آید. آیه‌ای که نشان می‌دهد قصاص باعث زندگی سالم جامعه وعدم ارتکاب جنایت می‌شود توسط فیلمساز تخریب می‌گردد. چرا که بعد از نمای پایانی فیلم و مظلوم نمایی از قاتل قصابِ فیلم و خانواده‌اش، آیه مذکور می‌آید و نشان میدهد که دلیل مرگ این قاتلِ قصابِ مظلوم! قوانین دینی است. ▪️کاظم دانشی که تا قبل از این پرداخت خوبی نسبت به فیلم اول خود ارائه کرده بود، در مقام نویسنده این فیلم نتوانست انتظارات را از یک فیلمنامه خوب برآورده سازد. روایت خطی پرونده اصلی بدون خلاقیت هنری خاصی باعث شد تا داستان یکنواخت گردد. آنقدر مسئله گرفتن رضایت و بخشش برای این جنایتکار در ذهن نویسنده و کارگردان پررنگ بود که فیلم خود را خالی از شخصیت کردند و اطراف پدر و مادر مقتول، گماشته‌ها و مترسک‌های خود را قرار دادند. ▪️امیدوارم روزی برسد تا سینمای روشنفکری حداقل‌های روایت ساده یک فیلم را در جهت همان تفکرات خودشان یاد بگیرند و بفهمند و کمی بیشتر به مردم نزدیک شوند، تا برای مردم ایران فیلم بسازند نه مردم نقاط خاصی از شمال تهران. ✍️نویسنده: محمدرضا نصیری(لیسانس ارتباطات) 📮انجمن سواد رسانه طلاب؛ 📲 ایتا | آپارات | اینستاگرام