🔰 مهندسی نرم انحراف در ارزشها 🔹 بررسی لایه های پنهان پدیده شوم حجاب استایل بر اساس جنگ شناختی جنگ شناختی یکی از پیچیده‌ترین و مؤثرترین میدان‌های نبرد در عصر حاضر است، جایی که دشمن به جای تسلیحات متعارف، به سراغ باورها، ارزش‌ها و هویت فرهنگی-دینی یک ملت می‌رود. 🔹حجاب به عنوان یک سنگر و سیستم پدافند غیرعامل حجاب در آموزه‌های اسلامی، فراتر از یک دستور فردی، یک نماد و سد اجتماعی قدرتمند در برابر تهاجم فرهنگی است. این حکم، با محوریت اخلاق، عفاف و کنترل نگاه، ساختار اجتماعی را در برابر یکی از اصلی‌ترین ابزارهای جنگ نرم - یعنی تحریک غرایز و بی‌بندوباری جنسی - واکسینه می‌کند. بنابراین، هدف قرار دادن مستقیم آن، یک استراتژی کاملاً حساب‌شده در جنگ شناختی است. 🔹بررسی ابعاد پنهان  پدیده شوم "حجاب استایل" به عنوان یک تاکتیک جنگ شناختی این تاکتیک بر چند اصل جنگ  شناختی استوار است: 🔹تغییر معناساز: دشمن سعی می‌کند معنای اصلی حجاب، که "پوشش برای حفظ حریم و عفت" است، را تغییر دهد و آن را به یک "اکسسوری مد" و "ابزار خودنمایی" تقلیل دهد. این کار، مفهوم نیت تقوای درون و حیای واقعی را از آن می‌گیرد. 🔹تزریق تدریجی:   این فرآیند به‌صورت تدریجی است. ابتدا حجاب را با "مد" و "استایل" می‌آمیزند تا مورد توجه قرار گیرد، سپس به آرامی و در پناه همان حجاب ظاهری، مفاهیم متضاد با روح حجاب (مانند خودنمایی، جلب توجه، نمایش اندام و آرایش‌های غلیظ ، گفتار خارج از عرف ، خوانندگی ، رقص و ...) را تزریق می‌کنند. این روش، سیستم دفاعی جامعه در برابر تحرکات ضد ارزشی را گیج و  موجب خنثی شدن آن میشود. 🔹ایجاد تضاد درون‌ذاتی: وقتی حجاب که نماد عفاف است، با رفتارها و گفتارهای تحریک‌آمیز همراه شود، در ذهن جامعه (به‌ویژه نسل جوان) یک تضاد و دوگانگی به وجود می‌آورد. این تضاد می‌تواند منجر به سردرگمی، بی‌اعتمادی به اصل ارزش، و در نهایت، دور انداختن کامل آن شود. 🔹استحاله از درون: خطرناک‌ترین وجه این پدیده، "نفوذ درونی" است. وقتی یک ارزش دینی به ظاهر حفظ می‌شود اما باطن آن خالی و پر از مفاهیم متضاد می‌شود، در واقع آن ارزش از درون مورد حمله و استحاله قرار گرفته است. این دقیقاً همان "بی‌حیایی باطنی" است که براحتی در رفتارهای حجاب استایلها دیده میشود . شوق به بی‌حیایی و اشاعه زیرجلدی آن در پوشش حجاب. 🔹 سطوح مختلف این حمله : 🔹 سطح رسانه‌ای و اینفلوئنسرها: استفاده از افراد به ظاهر معتقد اما با استایل‌های مشکوک برای نرمال‌سازی این سبک. بعنوان مثال کم نبودند مجریان محجبه ای که با رفتارهای خارج از عرف به این پوشش ضربه زدند یا به مخاطب القا کردند با ظاهر سازی برای طی کردن پله‌های ترقی به این پوشش روی آورده‌اند و بعد از گذشتن از دوران حرفه ای خود براحتی آنرا کنار گذاشته و حتی کشف حجاب کرده اند . 🔹 سطح اقتصادی: تبدیل حجاب به یک کالای تجاری و کمپانی‌های مد که منافع اقتصادی خود را بر ارزش‌های اصیل ترجیح می‌دهند.تبلیغ پوششهای نوین در قالب حجاب اما با اهداف  اقتصادی و از سوی دیگر اشاعه مدگرایی افراطی در میان افراد محجبه 🔹 سطح گفتمانی: تغییر ادبیات از "حجاب به عنوان یک تکلیف شرعی" به "حجاب به عنوان یک انتخاب شخصی و سبک زندگی". این مورد بسیار خطرناک است زیرا دقیقا قلب این کلیف را هدف گرفته ، اینکه حجاب یک انتخاب است نه واجب شرعی ، یک سبک و استایل است نه تعلیمی برای حفظ حیا و عفت درونی ، این القا از حجاب یک مد میسازد که نگرشی سطحی بر آنرا اشاعه دهد چیزی که براحتی میتوان با انتخابی دیگر آنرا کنار گذاشت و سبک و استایل را تغییر داد . 🔹راه‌کارهای مقابله شناسایی و شفاف‌سازی این لایه‌های پنهان حمله، بسیار حیاتی است. مقابله با این پدیده نیازمند یک استراتژی چندوجهی است: 🔹 ۱. افزایش سواد رسانه‌ای و شناختی: جامعه، به‌ویژه جوانان و زنان، باید با اهداف و تاکتیک‌های جنگ شناختی علیه ارزش‌های دینی آشنا شوند. 🔹 ۲. بیین فلسفه عمیق احکام دینی: ارائه مبانی عمیق و حکمت‌های حجاب به جای تکیه صرف بر اجبار و امرونهی. 🔹 ۳. لگوسازی صحیح: معرفی الگوهای اصیل و جذاب از زن مسلمان که حجاب را به‌طور کامل رعایت می‌کنند، بدون آن که به سمت "حجاب استایل" گرایش پیدا کنند. 🔹 ۴. مقابله فعال در فضای مجازی: تولید محتوای هوشمند و جذاب که در مقابل این موج تحریف‌گرانه ایستادگی کند.