سینی برایش سنگین بود، اما اصرار داشت خودش سینی را نگه دارد و برادر آبها را پخش کند...
حتی کفش نپوشیده بود و به سختی حرکت میکرد، اما لبخند را رو به زوار حفظ کرده بود...
این چه فرهنگی از ادب و لطف است که نسل به نسل منتقل کردی، اباعبدالله...
این چه عشقی است که بذرش را در دل صغیر و کبیر کاشتی آقا...
اگرچه کوچک و کم سن و سال است
ولیکن در عمل، سردار عشق است...
#راوی_اربعین
✍ مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه،
#هلند، ایران و
#عراق