#مطالعه_آزاد
مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه
🔰حرف سیاسی نزنید
🔹ما در روزگاری زندگی میکنیم که کلمات و واژههای بسیار مهم و حیاتی برای انسان، از معنای حقیقی خود خارج شدهاند و کارهایی دیگر به عهده گرفتهاند. گویی در طول تاریخ آدمها چنان از آنها کار کشیدهاند که تبدیل به برده همیشگی شدهاند و حتی خود آمادگی دارند برای بردگی و اسارت. این روزها آدمهای زیادی در سراسر دنیا در جایگاههای مختلف، کلمات را به اسارت میگیرند و آنها را به کار اجباری میگمارند و از آنها میخواهند کاری را بکنند که از آنها خواسته شده. «سیاست» از جمله این کلمات و مفاهیم است که چنان آلوده دست این و آن شده که به کار بردنش بدون کجفهمی، بدفهمی و نقض غرض ممکن نیست.
🔸از روی واژه «سیاست» کلمات و عباراتی ساخته شده و میشود که اغلب آنها برای تخطئه، تهمت و ناسزا به کار میرود. متهم کردنِ آدمها به «سیاسیکاری» و «سیاسی بازی» به ابزاری برای از میدان به در کردن کسی که درباره سیاست اظهار نظر میکند یا فعالیتی در این زمینه دارد، تبدیل شده است. در باور عموم این کاشته شده است که سیاست صرفاً باید به عهده سیاستمداران باشد و اگر بقیه به آن بپردازند، حاصلش فقط شلوغکاریها و جدالهای بیهوده و پیامدهای ناگوار است. در بسیاری از جوامع، حتی در دموکراسیهای پیشرفته هم، «سیاسیکاری» یا «فهم سیاسی نداشتن» اتهامی است که زده میشود تا صدای شهروندان کوتاه شود، آنها را از انتخابهایشان پشیمان کرده و دچار احساس حماقت کنند. این قضیه در دموکراسیهای نیمبند و ناقص که پارلمان و انتخابات را فقط در ظاهر و ویترین دارند، با وضوح بیشتر قابل مشاهده است. سیاست در چنین جوامعی «بی پدر و مادر» لقب میگیرد تا کسی به سراغش نرود.
🔹واژه "سیاست" را چگونه میتوان از اسارت و بردگی واژگانی نجات داد؟
🔸سیاست از آنِ همگان است و تا به حال هیچ چیز خوبی در هیچ جامعهای رخ نداده مگر آنکه در ذهن شهروندان معمولی پرورده شده باشد، برایش جنگیده باشند و به پایش ایستاده باشند؛ تا لحظهای که به دستش بیاورند. حقوق اولیه کشاورزان، حق رأی زنان، لغو قوانین تبعیضآمیز نژادی و حقوق کارگران حتی تعطیلات آخر هفته، همه برای اولین بار به ذهن شهروندانی عادی رسیده که مشغول زندگی خودشان بودند، به چیزی فراتر از خور و خواب فکر کردهاند و برای تحققش قدم برداشتهاند.
🔸اصلاً سیاستمداران را چه کسانی بلند میکنند و بر کرسی مینشانند؟ و در زندگی ما چه چیز شخصی وجود دارد که به سیاست مرتبط نباشد؟ همین که بگویید «من فقط میخواهم مطابق نظر خودم زندگی کنم» وارد سیاست شدهاید. همین که فریادتان از گرانی و بیکاری و فقر بلند شود، سیاست روبرویتان ظاهر میشود. صاحبان مناصب سیاسی درباره هر چیز کوچکی از زندگیِ ما، تصمیمگیری میکنند و به ما میگویند «حرف سیاسی نزنید».
🔹اساساً دوری از سیاست، یکی از سرچشمههای فراگیر شدن بدیها در جامعه است. وقتی به افراد القاء شود که معقول بودن و نرمال بودن با دوری از سیاست به دست میآید، در آن صورت شهروندان تبدیل میشوند به کسانی که در ظاهر سرشان به کار خودشان است و در باطن همکار شروران و دزدان و ظالمانند. اگر فرد معقول و شهروند خوب کسی باشد که از پرداختن به سیاست امتناع میکند و صرفاً وظایفی را انجام میدهد که در شغل خاص خود به عهده گرفته، هیچ بعید نیست و اتفاقاً همیشه چنین بوده که از دستوراتی که او را به کار خطا وا میدارد، اطاعت میکند و همدست و همراه شرارتها میشود. در واقع تاریخ نشان داده که این پاک نگاه داشتن خود از آلودگیهای سیاست است که منجر به فجایع اخلاقی و انسانی میشود.
🔸در واقع واژه سیاست مترادف با حکومت، تسلط عدهای از مردم (یک فرد یا یک گروه) بر دیگر مردمان با استفاده از ابزار قانون یا اجبار یا تهدید یا خشونت، نیست.
سیاست بستر ایجاد قدرتی است که مردم با گرد هم آمدن، سخن گفتن و عمل کردن، از آن برخوردار میشوند و اگر این را از سیاست بگیریم مابقی شکلهای مختلف سلطه و جباریت در قالب بزرگترین سازمان نهاد سیاست، یعنی حکومت است.
@scojob