السلام علیک یا رسول الله راز خلقت نابود بود دنیا ، لولاک یا محمد هستی نداشت معنا لولاک یا محمد در بستر سیاهی مهری نبود و ماهی نوری نبود پیدا ، لولاک یا محمد محکوم بود هستی بر نیستی مطلق معدوم بود اشیا ، لولاک یا محمد اصل وجود آری . هرگز نبود جاری بود اصل هست بیجا ، لولاک یا محمد ای رمز خلق افلاک. راز طهارت خاک عالم نبود بر پا . لولاک یا محمد بی جلوه جمالت هفت آسمان نبودند آدم نبود و حوا . لولاک یا محمد هست آبروی عالم از آب روی ماهت آبی نبود و دریا . لولاک یا محمد می گشت لاله در باغ از قحط آب پرپر سروی نبود رعنا .لولاک یا محمد تاج کرامت از کف می داد آدمیزاد می کشت ذلت او را . لولاک یا محمد می ماند درضلالت مخلوق مات و حیران امت نداشت مولا . لولاک یا محمد گلهای مهربانی در جهل زار دنیا ، می گشت کی شکوفا ؟ لولاک یا محمد . صلح و صفا و رحمت . مهر و وفا و رافت افسانه بود و رویا . لولاک یا محمد . دست خزان به یغما می برد یاسها را عطری نداشت گلها . لولاک یا محمد معدوم بودهستی . معنانداشت مستی ساقی نبود و صهبا . لولاک یا محمد زنده به گور می شد دختر به دست بابا عزت نبود زن را . لولاک یا محمد خسرو نبود شیدا . وامق نداشت عذرا مجنون نبود و لیلا . لولاک یا محمد از یوسف و زلیخا صحبت نبود هرجا حیدر نداشت زهرا . لولاک با محمد می شد حمید ، پرپر گلهای باغ باور بلبل نداشت آوا . لولاک یا محمد .