🍀🌺🌾🍃🌱 موج می زد مهربانی ❤️❤️❤️ دریغ از دیروز 🌕🍁🍂🥀 روزگاری بود ایمان محور اعمالمان بر مدار عشق و ایمان دور می زد حالمان بود جاری چشمه های عاطفه در رود جان موج می زد مهربانی ❤️🍀🌺🌾🍃🌱از کران تا بیکران نقش زرّین محبت بود نقش سینه ها بسته بود از گلشن دین رخت خود را کینه ها صدق و اخلاص و مروت بود شرط مهتری شاخص آزادگی بود آن زمان حق باوری منتهای آرزوها وصلت دلدار بود سعی ها طیّ طریق قله ی ایثار بود بی حیایی ننگ بود و حجب هم فرهنگ بود هرزه گان را عرصه تنگ و لهو پایش لنگ بود بود روزی سادگی شرط خورشت نان ما گشته سرشار از تجمل اینک اما خوان ما بود روزی بی ریایی مایه ی فوز و فلاح گشته اینک خودستایی لاجرم امری مباح بود بی آلایشی آن روز فخر مردمان وصف بی آلایش ، امّل گشته اما این زمان شرط لازم بود روزی قرب را شرط وفا مایه ی قربند اینک غدر و نیرنگ و جفا اصل انصاف آن زمان ها بود شرط هرعمل صد دریغ امروز گشته سود اصلی بی بدل داشت معنایی حقیقی عشق بازی آن زمان عشق ها گشته مجازی اینک اما بی گمان روزگاری از تعلق داشت نفرت جان ما صد دریغ امروز گشته علقه ها جانان ما داشت روزی کارهامان بوی ایمانهایمان اینک ایمانهایمان هم بو گرفته ، وایمان وایمان،این سرگرانی وین تکاهل تا به کی ؟ این تغافل وین تساهل وین تجاهل تا به کی ؟ تا به کی دیروز را بینیم در رویایمان ؟ تا به کی در گل بماند مثل پیلان پایمان ؟ ما مگر دریادلان بدر و خیبر نیستیم ؟ ما مگر لب تشنگان جام کوثر نیستیم ؟ طرحی از نو ریخت باید بهر تغییر فضا بی گمان دست خود ما هست تقدیر و قضا