حقیقت تشیع🌴
خواهم به نام نامی رب محمد ،
گویم سخن از ملتی محبوب سرمد .
گویم سخن از مذهب عشق و محبت .
خواهم کنم از " تنگ نای " شیعه صحبت .
گویم چرا اهل نجاتند این جماعت ،
از چه علی را می کنند این حد اطاعت .
تا خدمتی در حد وسعم کرده باشم ،
شاید حق مطلب به جا آورده باشم .
کردم سوال از شیعه سلمان تباری ،
باشد چه ، معیار شما در رهسپاری ؟
گفتا که ما داریم حجت در طریقت .
هست حجت شیعه ، کتاب الله و عترت .
ما طالب حقیم و عبد رب یکتا ،
داده رسول الله درس عشق ما را .
ما عاشقیم و نیست عاشق را غم جان ،
هستیم خمار خم ثقلین جانان .
بر ذمه ما با رسول عهدی ست محکم ،
هستیم با قرآن و عترت یار و همدم
قرآن و عترت شاخص راه نجاتند .
بر تشنگان معرفت آب حیاتند .
باشد دلیل راه ما آیات قرآن .
ما یافتیم از آیه تبلیغ عنوان .
ما در شب هجرت به این باور رسیدیم
ناز ولی را هم ز " من یشری " خریدیم
شد در شب هجرت دلیل عشق اثبات
آن شب خدا هم کرد بر خلقش مباهات
ما روز ابلاغ رسالت قد کشیدیم .
مولای خود را هم همانجا برگزیدیم .
در مذهب ما نیستند "اشخاص" شاخص .
باید " ولی " باشد مبرا از نواقص .
مولای ما یک جلوه از عین الیقین است .
او باب علم شهر محمود امین است .
هادی ست ما را راز اعلام برائت ،
رازی که جبریل امین کرده روایت .
ما اعتبار از سوره تکویر داریم .
ما افتخار از آیه تطهیر داریم .
شد غزوه ذات السلاسل حجت ما .
العادیات اینگونه ما را کرده شیدا .
ما را حنین آموخت آئین رفاقت .
اخلاص خندق دادمان درس صداقت .
صلح حدیبیه دل ما را صفا داد .
گل گفته محمود ما را اعتلا داد .
شد فتح مکه رهنمون ما را به ساحل .
بار دگر شد موطن ما کعبه دل .
روزی که شد از لوث بتها کعبه طاهر ،
در سینه ما عشق مولا گشت ظاهر
آری ، به کعبه بت شکستن . شاهکار است .
شیعه از آنجا غرق ناز و افتخار است .
یک بت شکن را شیعه مولا برگزیده ،
شیعه به قاف اعتلا با او رسیده .
در مائده از ما خدامان وعده داده ست ،
در آیه ای که شهرت آن ارتداد است .
ما قوم سلمانیم و پرچمدار ایمان ،
ننگ است ما را نقض عهد و نکث پیمان
شد داستان رد شمس آئینه ما
مهر علی . آنجا شد حک در سینه ما
ما را موید . راز تالیف قلوب است .
هست از می خیرالبریه شیعه سرمست .
شد قصه معراج بال عشق ما را .
کرد آیه نجوا ، مس ما را مطلا .
قرآن هدایت کرد ما را سوی حیدر ،
در سوره های عادیات و دهر و کوثر .
ما را غدیر آموخت اسرار تولا ،
ما را محمد رهنمون شد سوی مولا
ما با حدیث منزلت . پر . باز کردیم
تا عرش اعلا با علی پرواز کردیم .
ما را حدیث طیر مشوی گشت هادی
رفتیم زان پس با علی . وادی به وادی
شد رمز فور ما روایات سفینه
هست حجت ما سد ابواب مدینه
بودیم حیران گرد کعبه در پی یار
ناگه شکاف کعبه ما را کرد هشیار
ما در پی موعود کعبه رهسپاریم
ما در ره مولود کعبه جان نثاریم
با پارس سگهای حواب هشیار گشتیم
از فتنه جویان تا ابد بیزار گشتیم .
از خاصف النعل نبی جستیم یاری
گشتیم همراه نبی در رهسپاری
ما با ولی از روز دعوت آشناییم .
ما مبتلای عشق شاه لافتاییم
دل کندن ما از طریق حق محال است ،
چون شاخص ما . ماجرای ابتهال است
داریم ما چون حمزه الگوی صلابت ،
آموختیم از او طریق استقامت .
ما اسوه ای چون جعفر طیار داریم
ما با ولایت تا شهادت رهسپاریم
در بدر دیدیم اقتدار لافتی را ،
در موته دیدیم عاشقان مصطفی را .
بعد از احد ، صد گردنه ما طی کردیم
ما با جگرخواران همیشه در نبردیم .
با لافتی از خندق و خیبر گذشتیم
خوردیم زخم ، اما ز پیمان برنگشتیم
مولای ما منصوب رب العالمین است
قائم مقام مصطفی در ملک دین است
در دامن احمد . ولی مان تربیت شد
مولا به لطف حق مصون از معصیت شد
ما با رسالت در ازل جولان گرفتیم .
ما با ولایت . عزت و عنوان گرفتیم
چون جاودانی باشد آیین محمد ،
در وصف مولامان حدیثی قدسی آمد .
شد لافتی الا علی ، ما را علامت
شد " لا فتی " الگوی امت . تا قیامت
کفو ولی مان دختر پیغمبر آمد
آنکو به شانش " هل اتی " و " کوثر " آمد
گردیده احسان از حسن ، ما را کرامت
گشته عجین با خون ما عشق امامت
ما را حسین آموخت اسرار سعادت
مرگ شرافتمند ما را باشد عادت
آمد قیام کربلا اسباب عزت
فریاد عاشوراست : هیهات از مذلت
مردن به عزت هست ما را رکن باور
ننگ است ما را جز شهادت مرگ دیگر
شیعه مدال غیرت از عباس دارد .
زهرایی است عباس و عطر یاس دارد .
شد زینت سجاده هامان نام سجاد
او شیوه آزادگی را یادمان داد .
ما نور علم و حکمت از باقر گرفتیم
از فیض او آرامش خاطر گرفتیم
جعفر مرامیم و صداقت پیشه ماست
احکام قرآن محور اندیشه ماست
در پایمردی هست کاظم مقتدامان
نص پیامبر شد دلیل اقتدامان