✍....آن روز پس از دو شبانه روز با خستگی و سردرد به خانه برگشتم. خواب بودم که خواهرزادهام صدایم کرد و گفت: «
خاله خرمشهر آزاد شد»!
💥پیش از این زمزمههای آزادی شهر را میان رزمندگان و برادران سپاهی شنیده بودم اما این خبر بقدری برایم شوکبرانگیز بود که از جا برخاستم و به سمت خیابان رفتم.
🌈مردم شیرینی پخش میکردند و خوشحال بودند. در گوشه دیگر خیابان برخی نماز شکر میخواندند. شیرینی شنیدن این خبر، سردرد و خستگی را از یادم برد.
سراسیمه خودم را به بیمارستان شهر رساندم زیرا میدانستم که مجروحین زیادی به بیمارستان منتقل خواهند شد.برای من که جنگ را از نزدیک
❣لمس کردم، سخن امام (ره) که میگفتند «
جنگ یک نعمت است» بسیار ملموس است. این نعمت همان اتحاد، همدلی و وحدتی که میان اقشار مختلف جامعه ایجاد شد، است تا بتوانیم مستقل کشور را اداره کنیم.
🗓آن مقطع زمانی، مردم از
شهادت، مجروحیت و اسارت نمیترسیدند و خانوادهها با وجود فشارها،
ایستادگی میکردند زیرا در انقلاب اسلامی، مسیر را پیدا کرده بودند.
💗
هر کاری صورت میگرفت، دلی بود. هر لحظه منتظر پیام امام (ره) بودیم تا اجرا کنیم. من هم همچون مردم کشور، به دنبال دریافت حقوق نبودم.
👈متاسفانه امروز خیلی چیزها رنگ باخته و سلیقه ها حتی در خانواده های مذهبی نیز تغییر کرده است. نسل امروز با حضور در راهیان نور تاثیرات کافی را نمیگیرد، اما این راه را باید ادامه دهیم تا از کسانی بگوییم که ازخودگذشتگی کرده و مقابل دشمن ایستادند.
☕️در آن زمان، مرکزی به نام «چایخانه» بود که فعالیتهای کمک به جبهه آنجا صورت میگرفت.
خانمهایی هستند که پس از گذشت سالها از جنگ، همچنان فعالیتهای جهادی انجام میدهند اما خودشان امروز میگویند: «
ما فراموش شدهایم و کسی سراغ ما را نمیگیرد.»
🍂در روزگار حال، فعالیتهای بانوان در دوران جنگ در حاشیه قرار گرفته و در فیلمهای دفاع مقدسی کمتر به آن اشاره میشود.
🌷در آن زمان زنانی همچون زهرا حسینی تا لحظه سقوط خرمشهر در منطقه ماندند و حماسه آفریدند....
.
✍از خاطرات "عصمت چراغی" بانوی رزمنده دوران دفاع مقدس
☔️
@sedaybaran