*‍ 🔰علیرضا قنواتی یادگار جنگ☄ بود.عشق💓 به امام و ولایت مداری،* *مناجات های شبانه، نمازشب ها خاطره شده بود و شهادت حسرتی بود بر دلش* *راه را شناخته بود که وقتی خبرهای سوریه را شنید خود را آماده کرد برای رفتن.* *🔰جواب سوال تمام آنهایی که می گویند مدافعان حرم چرا می روند را داد وقتی که گفت: «فردای قیامت اگر امام حسین گفت در مجالسم، حسین حسین گفتی اما چطور اجازه دادی به حریم خواهرم بی حرمتی کنند .شما چه جوابی خواهید داد؟»* *🔰روزگار عجیبی ست.برای حسین و کربلایش دل می سوزانیم و اشک😢 میریزیم اما حرف سوریه که می شود خیلی ها می گویند نباید کسی برود و اینها بازی سیاسی است که چنین و چنان‌ و آرام خود را به سایه می کشند* *🔰وقتی این ها را می بینم یاد آن مردمی می افتم که در دروازه شهر سنگ پرتاب می کردند به سرهای بالای نیزه ،دست می زدند برای اسرای کاروان.نکند مسیرمان از همان دروازه بگذردو حرف هایمان مثل همان سنگ ها، قلب 💞حسین زمانمان را بشکند* *🔰کاش بیدار شویم و قضاوت نکنیم آن هایی که سرشان را فدای زینب می کنند و از همه چیز می گذرند، آرامش خانواده،حتی دختر هایشان...مثل علیرضا که غیرتش اجازه نداد بماند و دخترش دم رفتن برایش خواند:* *کاش می شد نروی تا تک و تنها نشوم* *بی تو دیوانه ترین عاشق شیدا نشوم* *🔰اما او چشم بر محبت پدری بست و اندکی بعد پیکرش به آغوش دختر منتظرش برگشت...این روزها سوریه همان کربلاست با این تفاوت که حسین نیست اما دل خوش است به عباس و علی اکبرهای هیئت...این روزها زینب می خواند هل من ناصر ینصرنی؟* *شهید علیرضا قنواتی 🌷* *ایام_شهادت*