♨️ یادم نمی رود دوران دبیرستان را... سال اول دبیرستان بودم و در دبیرستانی شبانه روزی مشغول تحصیل. خوابگاهی داشتیم تنگ و تاریک و شلوغ. آن طرف حیاط مدرسه ساختمانی نوساز هم برای خوابگاه ها ساخته شده بود اما متاسفانه در گیر و دار کمبود بودجه و بی اعتنایی برخی مسئولین مراحل آخرش تکمیل نمی شد.
♨️ هر چه این مدیر دبیرستان مان -آقای معین_ می خواست با ساز و کار اداری کار را پیش ببرد، نتیجه ای نمی گرفت و تلاشش بی ثمر بود. سال آخر خدمتش بود و می دانست اگر خودش این خوابگاه را به ثمر نرساند، بعدی ها توان مقابله با مافیای تنبلی و کار پشت گوش اندازی و سوزاندن فرصت ها را نخواهند داشت.
♨️ یک هفته تمام کارهایش را تعطیل کرد و در اداره کل آموزش و پرورش اصفهان بست نشست. گفته بود: تا این خوابگاه را تحویل ندهید از اینجا نمی روم. و آخرش هم گرفت آنچه را که می خواست. ما بعد از عید خوابگاه جدید بودیم. و چقدر نمونه در ذهن داریم از همین نوع احقاق حق ها... واقعا این جمله
«حق گرفتنی است» را باید با طلا نوشت.
⭕️
برخی از مسئولین بالادستی ما برخوردهایی اینچنین می خواهند...
🆔
@Sedayejosheghan