آمده بود مسجد! از من سراغ دوستان آقا ابراهیم را گرفت!🤔 این شخص می‌خواست از آن‌ها در مورد این شهید سوال کند. پرسیدم: کار شما چیه؟🤔 شاید بتوانم کمک کنم.🤗 گفت: هیچی، می‌خواهم بدانم این شهید هادی کی بوده؟ قبرش کجاست؟ کمی فکر کردم! مانده بودم چه بگویم. بعد از چند لحظه سکوت گفتم: ابراهیم هادی شهید گمنام است و قبر ندارد مثل همه شهدای گمنام، اما چرا سراغ این شهید را می‌گیرید؟ آن آقا که خیلی حالش گرفته شده بود ادامه داد: منزل ما اطراف تصویر شهید هادی قرار داره، من دختر کوچکی دارم که هر روز صبح از جلوی تصویر ایشان رد می‌شه و می‌ره مدرسه! یکبار دخترم از من پرسید: بابا این آقا کیه؟🤔 من هم گفتم: این‌ها رفتند با دشمن‌ها جنگیدند و نگذاشتند دشمن به ما حمله کنه!💪 بعد هم شهید شدند!🕊 دخترم از زمانی که این مطلب را شنید، هر وقت از جلوی تصویر ایشان رد می‌شد به عکس شهید هادی سلام می‌کنه!😍✋ چند شب قبل، دخترم در خواب این شهید را می‌بینه! شهید هادی به دخترم می‌گوید: دختر خانم، تو هر وقت به من سلام می‌کنی من جوابت رو می‌دم!☺✋ برای تو هم دعا می‌کنم که با این سن کم، اینقدر حجابت را خوب رعایت می‌کنی.💚 حالا دخترم از من می‌پرسه: این شهید هادی کیه؟ قبرش کجاست؟🙄 بغض گلویم را گرفت. حرفی برای گفتن نداشتم.😞 فقط گفتم: به دخترت بگو اگر می‌خوای آقا ابراهیم همیشه برات دعا کنه مواظب نماز و حجاب خودت باش!💜🌸 بعد هم چند تا خاطره از ابراهیم تعریف کردم. یادم افتاد روی تابلویی نوشته بود: 💕رفاقت و ارتباط با شهدا دو طرفه است. اگر شما با آن‌ها باشی آن‌ها نیز با تو خواهند بود.💕 این جمله خیلی حرف‌ها داشت...! شادی