در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا موضوع: نماز شب استاد : سردار شهید مهدی زین الدین فرمانده لشکر علی بن ابیطالب قم شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت « می خواهیم بریم سفر. تو شب بیا خونه مون بخواب. » بد زمستانی بود. هوا سرد بود. خیلی سرد ، زود خوابیدم. ساعت حدود دو شب بود. در زدند. فکر کردم خیالاتی شده ام. در را که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه آمده اند. آن قدر خسته بودند که نرسیده خوابشان برد. هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله می کرد. از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی آن سرمای دمِ صبح، قبل نماز سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده و گریه و ناله میکنه خدایا در این سرما چگونه بیرون رفته نماز می خونه😭 و شهدا این گونه بودند 👆 حتی در سردترین شبها نماز شب شان ترک نمی شد و ما الان با این همه امکانات و آسایش تا چه اندازه به این مستحبات اهمیت می دهیم و مناجات سحر و نماز شب داریم شهدا شرمنده ایم😔