🇦🇪🥀 امیرعلی محمدیان در آذر ماه ۱۳۷۱ به دنیا آمد. مادرش می گوید: از پنج شش سالگی شروع به حفظ آیات قرآن کرد، چون به استعداد او پی بردم، نامش را در کلاس قرآن مسجد محله نوشتم. همه ی دل خوشی اش رفتن به مسجد بود. در هیات ها تا دیروقت، فعالیت می کرد. در تعزیه ها شرکت می نمود و به سبب درشتی هیکلش نقش شمر را به او می دادند. با شروع جنگ در سوریه آرام و قرار نداشت. معتقد بود در مکتب امام حسین (ع) درس آزادگی یاد گرفته است. وقتی با مخالفت من، برای رفتن به سوریه روبرو شد، حرفی به من زد که تسلیم شدم. گفت که: از بین سه فرزندی که خدا به شما عنایت کرده نمی خواهی که یکی شان را قربانی حضرت زینب کنی؟ شهید محمدیان برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه رفت که پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید یکی از دوستانش تعریف کرد و گفت: « دشمن که حمله کرد هر کدام از ما پناه گرفتیم ..امیرعلی پایش تیر خورد و روی زمین افتاد. خواستیم کمکش کنیم، نگذاشت. گفت: بروید من خودم را به شما می رسانم، اما دیگر کسی خبری از او ندارد.» مادرش ادامه می دهد: امیرعلی خیلی حضرت فاطمه (س) را دوست داشت و همیشه می گفت: دلم می خواهد مثل خانم گمنام باشم.! پیکرش پاک و مطهرش در منطقه ماند تا اینکه چندی پیش پیکر مطهرش تفحص شد. او ایستاد پای امام زمان خویش✌🏻 با دعوت از دوستانتان شما هم خادم الشهدا شوید👇🏻🌷 https://eitaa.com/seedammar