اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها پر بزن با پرِ شکسته ولی باز هم می‌شود غریب علی صد گلِ‌سرخ بر روی کفن است نیشخندِ سقیفه سهمِ من است وَرمِ بازویت عذابم داد لرزه بر زانوانِ شاه افتاد می‌کشد آه مثلِ من لاهوت می‌چکد خونِ تازه از تابوت حسنت بی‌قرار و سرگردان وَ حسینِ تو مضطر و حیران یادگاریِ کوچکت بانو.... می‌زند خانه‌یِ مرا جارو تو که دیدی غریب و تنهایم رفتی و من اسیرِ غم‌هایم غصّه‌یِ همسرِ تو بغضِ حسن بقچه‌ای ماند و زینب و سه‌کفن یک کفن سهمِ جسمِ اَطهرِ تو کفنی هم برایِ حیدر تو کفنِ سوّمی که از حسن است وای بر من حسینْ بی‌کفن است پیرهن دوختی ولی زهرا پیشِ چشمِ تو عصرِ عاشورا سر او می‌برند و می‌خندند دست‌هایِ عقیله می‌بندند ضربه‌یِ تازیانه و زینب روضه‌یِ نازدانه و زینب دخترت وارثِ غمِ یار است زینبت ندبه‌خوانِ دلدار است @sehreashk