اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت - دو طفلان حضرت زینب سلام الله علیها
در بندْ بندِ پیکرِ ما عشقِ حیدر است
دایی حسین این اثرِ شیرِ مادر است
با ما نگو که رخصتِ میدان نمی دهی
خونی به جوش آمده که خونِ خواهر است
هَل مِن مُعین نخوان که دلم شور می زند
جـنگِ تو با سپاهِ سـتم نابرابر است
اذنِ جـهادِ شـیرپسـرهایِ زینبـَت
خونها و خاکِ چادر زهرایِ اطهر است
شمشیر می زنیم و دَر الله اکـبرت
انگار زورِ بازویِ سردارِ خـیبر است
این سنگها که دشمنِ تو می زند به ما
از جنسِ بغضِ حیدر و سیلی به کوثر است
جان می دهیم و مادرمان مانده در حرم
این عشقِ واقعی و وِلایِ مُصوّر است
بر نـیزه می رویم نبینیـم عصرِ غم
دستِ حجابِ حضرتِ حق رویِ معجر است
خـونین کـفن شدیم ولی آهِ زینبی
از غصّه یِ فراق و غم و داغِ دلبر است
#محرم
#چهارم_محرم
#دوشیرپسرحضرت_زینب
#کربلا
#مدینه
#مدافعان_حرم
#یازینب
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
@sehreashk