اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها‌‌ چادرِ پاره و خاکی شده‌اش بیرقِ دین است فاطمه کیست؟! علمدارِ امیرالمؤمنین است قبله‌یِ اهلِ یقین حیثیتِ حِصنِ حَصین است سوره‌یِ کوثرِ دین عینیتِ عین‌ُالیقین است کوثرِ بیتِ ولا گوهرِ دُردانه‌یِ خاتم فاطمه قائمه‌یِ محشر و قَدْ قامتِ عالم بد نبینید ولی مادرمان فاطمه بد دید پشتِ در خورد زمین خُرد شده پهلویِ خورشید تنِ او با حسنَش در وسطِ کوچه که لرزید ضربِ سیلی و لگد حقِّ علی برده و خندید چند ماه است که یک لحظه نخوابیدی عزیزم باید آرام کنارِ بدنَت اشک بریزم چشمِ خود بستی و بستی به خدا راهِ امیدم نیمه شب درد کشیدی آه گفتی و شنیدم حسن از خواب پرید و منم از خواب پریدم با تو در کوچه نبودم چادر وُ خاک که دیدم از تو شرمنده‌ام اِی وای چه‌ها بر سرَت آمد آنکه از من گِله‌ای داشت به جسمِ تو لگد زد حرفِ غسل و کفنِ پیکرِ زهراست بمیرم بدترین لحظه‌یِ عمرِ علی این‌جاست بمیرم اَلوداع یاسِ علی با تو چه زیباست بمیرم همه‌یِ آرزویِ حضرتِ مولاست بمیرم چشمِ خود بستی و در روضه علی می‌رود از حال وعده‌گاهِ من و تو عصرِ عزا گوشه‌یِ گودال پیشِ چشمِ من و تو وای عصا بر دهنَش خورد نیزه‌ها آمده ُو جزء به جزء بدنش بُرد زیرِ سُم‌هایِ سُتوران شده اعضایِ تنَش تُرد زینب از غصّه‌یِ دعوایِ سرِ پیرُهنش مُرد گرگ‌ها پیرهن از پیکرِ بی‌سر شده کَندند کاش بر ندبه و آهِ حرم‌ُاللّه نَخندند     @sehreashk