اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام و گریز روضه‌یِ امام حسین علیه السلام این حرم مَلجاءِ بیچاره‌ترین انسانهاست قبله‌یِ شهرری و کرب‌وبلایِ دلهاست‌ در حرم ساکت و آهسته قدم بردارید روضه و زمزمه در کرب‌وبلا با زهراست کربلایی شده‌ام در حرمِ عبدالعظیم متلاطم شده این سینه مگر عاشوراست چه شده ؟! زینب و کلثوم به هم ریخته‌اند خیمه‌ها سوخته و بر سرِ معجر دعواست این نفسهایِ به هم ریخته‌یِ ارباب است جایِ سرنیزه مگر رویِ لب و دندانهاست این عنایت شده‌یِ سفره‌یِ معصومین را روضه‌هایِ ویژه‌ای مثلِ اباعبداللّه‌ست شادیِ عبدالعظیمِ حسنی ذکرِ حسین بر لبِ زائرِ این صحن وُ ضریحِ زیباست عاشقان بویِ محرّم در حرم می‌آید صله‌یِ نوکریِ ما به کفِ این آقاست آمدم پاک شوم نوکریِ شاه کنم خیمه‌هایِ عشق در کوچه خیابان برپاست‌ کاش عصرِ دهمِ ماهِ محرّم از غم دق کنم چون سرِ شَه بر نِی و تن بر شن‌هاست‌ ذکرِ اهلِ حرم و ماهِ محرّم به خدا تا سحرگاهِ فرج زمزمه‌یِ واویلاست @sehreashk