شميم پيرهن يوسف ايد از عرفات
صداى روضه شما را کشيده تا اينجا
يقين کنم که تا دسته ها به راه افتاد
نواى ما شهدا را کشيده تا اينجا
حسين گفتن ما مسلميه هر سال
نسيم کرب و بلا را کشيد تا اينجا
صداى پاى محرم به گوش مى آيد
حسين قافله ها را کشيده تا اينجا
بنى گفتن يک مادرى شب جمعه
چقدر اهل بکا را کشيده تا اينجا
سخن ز موى پريشان زينب کبرى
امام صاحب عزا را کشيده تا اينجا
به يار نيزه سوارش به گريه زينب گفت
کمند زلف تو ما را کشيده تا اينجا
ز روى بام کسى ناله زد حسين ببخش
که نامه هام شما را کشيده تا اينجا
عزيز من نگرانم دلم چه بى تاب است
دگر زمان? آوارگى ارباب است
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ ❤️
🕌🚩
@seiro_solook_ta_khoda