رو به آرام توپیدم:
_چرا لال شدی؟ میگم این آقا چه نسبتی باهات داره ؟
با دستپاچگی جواب داد:هی... هیچی ایشون..
پسر جوان وسط حرفش پرید و گفت:
+شما فرض کن نامزدشم!
_ما اینجا فرض نمی کنیم
رو به آرام ادامه دادم: این راست میگه که نامزدته ؟
نگذاشت آرام جوابی بده و یقه ام رو گرفت و گفت: تو چرا حرف حالیت نیست؟ آره من نامزدشم که چی ؟
غریدم: یقه ام رو ول کن!
_اگه ول نکنم؟!
یقه اش رو چسبیدم و با یه حرکت به دیوار کوبوندمش و رو به آرام...
https://eitaa.com/joinchat/1176764477Ce24099499ehttps://eitaa.com/joinchat/1176764477Ce24099499e#رقیب_عشقی 😍😍 #مذهبی👌🏻