♨️تو جمع خانماشون نشسته بودیم یهو دیدم دختر خاله هاش خواهرش و بردن بیرون ی مقدار مشکوک‌بود اهمیتی ندادم تا اینکه مادرشوهرش از بالای مجلس صدام کرد و با هر کلمه ی قدم نزدیک‌تر میشد _که تو دختره پاپتی با اون ننه روانیت باعث میشی آبروی پسر من بره و غصه بخوره؟ _متوجه نمیشم _میذاری ی هفته میری که چی و ثابت کنی؟ پسر من و خورد میکنی⁉️ ♨️تا خواستم حرف‌بزنم دیدم یکی از خاله هاش موهام و کشید و بقیه ه بلند شدن، کتکی اون روز خوردم که هرگز یادم‌نمیره https://eitaa.com/joinchat/2188509274C9b8b76b961 مادر شوهرش و خاله های شوهرش تنها گیرش میندازن😱😱😱