وارد حیاط که شدم دیدم یک گوسفند سفید رو برای قربانی به نرده بستن
شب شد ، ناله ی این گوسفند تمام مجتمع رو برداشت. کلافه رفتم پایین ببینم دلیلش چیه، هرچه آب و غذا دادیم بی توجه ناله میکرد ، بازدید بدنی هم کردیم چیزی نفهمیدیم ، تا صبح ناله کرد ، آفتاب نزده صاحبش رفت دنبال قصاب تا اهالی ساختمان کمتر ناراحتی بکشند ، قصاب رسید اول سعی کرد به یاد تشنه لبان کربلا آبی به حیوان بده. نخورد بیشتر ناله کرد ناچار گوسفند را زد زمین ..ولی تا اومد گلوی گوسفند رو ببره ناگهان چاقو را انداخت و یک الله و اکبر خشمگینانه گفت بعد به دیوار تکیه داد و سرشو روی زانوش گذاشت 👇🏻👇🏻 .....❌❌❌
https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db
ای خدا چقدر صبر داری 😔👆🏻😭