#فاطمیه
حالا این زندگی زهرای مرضیه بود
جنگ خیبر شد، خیبر غنائم زیاد داشت
زهرای مرضیه آمد خدمت رسولالله فرمود: یا رسولالله، علی در این غنائم سهم داره؟!
حضرت فرمود: بله
زهرا فرمود: میشه سهم علی رو یه کنیز به ما بدین؟!
کارهای خونهی ما طاقتفرساست
حضرت فرمود: زهرا جان میخوای بهتر از کنیز بهت بدم؟!
بله یا رسولالله
فرمود: برو بعد از نمازهات
۳۴ مرتبه بگو الله اکبر،
۳۳ مرتبه بگو الحمدلله،
۳۳ مرتبه بگو سبحانالله
چشم آقا...
نداد کنیز بهش، حضرت رفت
جبرئیل آمد گفت: حق زهرا رو بده!!
چیکار کنم جبرئیل؟!
(در خیبر یه منطقه هست به نام
#فدک کشتوصنعته، این ۴۰۰ تا کارگر ثابت داشت، هنگام برداشت محصول ۲ هزار کارگر از مدینه میرفت اونجا کمک میکرد،
تو مدینه دفتر تجاری داشت)
گفت: فدک رو بده به زهرا...
فدک رو بدم به زهرا؟! من یه خادم بهش ندادم!!! جبرئیل گفت: بله...
زهرا رو خواست،
جلو چشم مسلمونا
زهرا جان بیا!!
خدا میفرماید فدک رو بدم به تو!!!
این سند فدک، اونم دفتر فدک یه مسئول برای اداره این مجموعه بذار
چشم آقا با پدر مشورت کرد فرمود: فلانی خوبه...
به اون شخص فرمود: تو مسئول دفتر فدک، حسابکتابها رو به پدرم بده، اصلاً سراغ من نیا
حضرت زهرا فرمود: یا رسولالله فدک مال منه؟! رسولالله فرمود:بله
زهرای مرضیه فرمود: هرچی درامد داره این در اختیار شما،
خرج مسلمونا کنید...
یه قرون از پول اونو
حضرت تو زندگی نیاورد...
تا پیامبر اکرم از دنیا رفت
#ابوبکر شد رئیس
اول کاری که کرد
فدک رو مصادره کرد
یعنی فرستاد نمایندهی زهرا رو
بیرون کردن، اسناد رو گرفت...
چرا اینکارو کرد؟!
به دو دلیل...
(وقتی پیغمبر اکرم از دنیا رفت، زهرای مرضیه یه پیام داد به مسئول دفتر فدک فرمود: دیگه حساب کتابها رو بیار به خودم بده، به احدی پول نده...
ابوبکر در اولین کار رفت
اونجا رو مصادره کرد
چرا؟!
چون رفت اونجا گفت پول بده نمایندهی حضرت گفت: حضرت زهرا فرموده دیگه به کسی پول ندم...)