⭕️ انتشار کتاب «سکولاريسم پنهان»‌ و پاسخ به برخي ايرادات 🔺 پس از انتشار کتاب «سکولاريسم پنهان: بررسي انتقادي انديشه‌‌هاي دکتر داود فيرحي»، برخي دوستان و همفکران دکتر فيرحي به نقد کتاب پرداخته، چنين نوشتند: 🔹«جمعي از ناآشنايان به اسلام و انديشه سياسي، دکتر فيرحي عزيز را متهم به سکولاريسم پنهان کرده‌‌اند. من نمي‌فهمم کسي که فقه سياسي را معتبر مي‌داند، چگونه سکولار (به تعبير ايشان) است!» ▪️در مباحث کتاب،‌ از جمله مقدمه و بويژه مقاله پاياني، پاسخ اين ايراد آمده است. در ذيل، بخشي از مطالب مقدمه ذکر مي‌شود: 🔸«... دکتر فيرحي در تلاشي ظاهراً دغدغه‌مندانه نسبت‌به اسلام، به‌دنبال سازگار کردن گزار‌ه‌هاي اسلامي ـ شيعي با عناصر مدرن، به‌ويژه اصل آزادي بود؛ اما تفسير رسمي و رايج از گزاره‌هاي اسلامي که تفاوت‌ها و تضادهايي با مؤلفه‌هاي مدرن، از جمله اصل آزادي داشت،‌ مانعي مهم در مقابل رويکرد او بود. بر اين اساس بايد اين مانع برداشته مي‌شد. راهکار فيرحي، پذيرش نظرية «تقدم اراده بر علم» بود که نسبيت‌گرايي معرفتي از لوازم آن است. او با اخذ اين نظريه از انديشمندان غربي، به‌ويژه ميشل فوکو، و تلاش براي نسبت دادن آن به معدودي از انديشمندان اسلامي، آن را مبناي اصلي خود قرار داد. 🔸فيرحي، که به آزادي مدرن (Freedom / Liberty) باور داشت و طالب آن بود تا «آزادي» در «مركز معنا»‌ي كاوش‌ها در باب سياست قرار گيرد تا نظريه و سپس نظام سياسي ـ اجتماعي «آزادمنش، فردگرا و مردم‌سالار»ی شکل گيرد و «اقتدارگرايي» به حاشيه رانده شود، اينک با اتخاذ مبناي «تقدم اراده بر علم» مي‌توانست بگويد: همان‌گونه‌که قدرت و ارادة منبعث از وضعيت مسلمانان در قرون اوليه موجب شکل‌‌گيري تفسير «اقتدارگرايانه» و ضد آزادي از تعاليم ديني شد، وضعيتِ جهانِ اسلام در عصر حاضر اقتضا مي‌کند تا تفسير «آزادي‌محور» و ضد‌اقتدارگرايي از نصوص اسلامي ارائه گردد. 🔸طبعاً با اين رويکرد ـ که «تحميل نظريه بر نص»‌ در آن صراحت دارد و فيرحي خود با تعبير «تقدم نظريه بر نص» از آن ياد کرده بود ‌ـ بايد روش‌ها و راهکارهايي چون «گزينش برخي تعاليم و ناديده گرفتن برخي ديگر»، «برجسته‌سازي بخشي از گزاره‌ها و به‌حاشيه‌راني بخشي ديگر» و «توسل به متشابهات و متشابه نمودن محکمات» مورد توجه قرار گيرد. دکتر فيرحي نيز در پروژة فکري خويش از چنين راهکارهايي استفاده کرده است: گزار‌ه‌هايي از تعاليم اسلام و آثار و انديشه‌هايي از متفکران و فقهاي شيعه را که به‌نوعي در آنها سخن از حقوق و آزادي مردم به ميان آمده است يا اين ظرفيت را از نظر وي دارد، گزينش و برجسته کرده و در مواردي تفسير‌هاي غيرعقلايي ارائه نموده است‌؛ و متقابلاً موارد فراوان ديگر با مضمون لزوم اطاعت از قوانين و حاکمان الهي و نداشتن اختيار در حوزة تشريع و انتخاب حاکمان را ناديده گرفته يا به‌صورت حاشيه‌اي طرح کرده و بعضاً برداشت‌هاي ناصواب از آنها ارائه نموده است. روشن است که با اين رويکرد، بسياري از احکام سياسي اسلام که در تضاد با ليبراليسم هستند،‌ مانند لزوم پذيرش و اطاعت از حاکمان الهي، جهاد، اجراي حدود، امربه‌معروف و نهي‌ازمنکر، جلوگيري از فعاليت و ترويج فرقه‌ها و کتب ضال‍ّه و...، کنار گذاشته يا به حاشيه رانده می‌شوند و به‌صورت کم‌رنگ تحقق مي‌يابند؛ و اين امر، معنايي جز سکولاريسم نمي‌تواند داشته باشد. بر اين اساس، براي انتساب يک فرد به سکولاريسم، لازم نيست خود فرد بدان تصريح کند يا به انکار گزاره‌هاي سياسي اسلام بپردازد؛ بلکه اين انتساب، حتي با پرداختن به فقه سياسي نيز مي‌تواند سازگار باشد. 🔸بااين‌حال، از ويژگي‌هاي شخصيتي و علمي دکتر فيرحي در کنار استعداد و نبوغ بالا، تلاش براي طرح مباحث علمي بدون ايجاد حساسيت منفي و تنش‌آفريني بود؛ ازهمين‌رو، با توجه به اينکه انتساب به سکولاريسم مي‌توانست تأثير منفي بر وي و انديشه‌هايش بگذارد، او سعي وافر داشت تا عبارات و جملاتي را به کار نبرد که دلالتِ صريح و مستقيم بر سکولار بودن وي داشته باشد. با توجه به آنچه ذکر شد، مي‌توان سکولاريسم موجود در آثار دکتر فيرحي را «سکولاريسم پنهان» دانست»./کانال سیاست ودیانت|حجت‌الاسلام ابوطالبی @serat_zanjan