این‌روز‌ها‌ در‌کنج‌خانه‌‌ی‌علی نمیدانم‌چرا.. دلم‌برای گوشه‌گیری‌های امام‌حسن‌میگیرد… هی‌چشمانش‌را‌میبندد و‌هی‌ماجرای‌سیلی؛ اشکش‌را‌سرازیر‌میکند…(: