سلام حضرت نجات ، مهدی جان هرگاه دلم پر از خالی کبوترها می شود ... هرگاه جانم سرشار از نبودن بهار می گردد ... هرگاه قلبم لبریز از فقدان آرامش و امید و لبخند می شود ... رو به شما می ایستم و صدایتان می کنم ... نام قشنگتان را بر زبان جاری می کنم ، دست خالی ام را رو به آسمان بلند می کنم و از آستانتان چاره می خواهم ... ... و هربار پیش از آنکه رد اشک بر گونه هایم خشک شود ، شما لشکر غم را دور می کنید و یک فوج پروانه و بنفشه و نسترن به سوی قلبم گسیل می دارید ... شما را دارم ، چه غم دارم ؟ ...                  هفت روز تا       میلاد با سعادت حضرت عشق                 ─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─