توی سطح شهر، خیلی کم خیاطی زنونه دیدم این سال‌ها... اصصلا یادم نیست دیدم یا نه! اکثرا داخل خونه‌هاست... چرا یکیشون با نمای تمام شیشه باید بیاد سر کوچه‌ی ما! و من همیشه از جلوش رد میشم و می‌پرسم دامن چند می‌دوزین و پیراهن چند می‌دوزین و... میگه وقت نداریم تا دو ماه دیگه، برا من که تک‌دختر یه مامان خیاط بودم و اگه صبح برای عصر مهمونی دعوت می‌شدم و پارچه‌م سه ساعته می‌شد یه پیراهن، غمگینه این نه شنیدن! پرتوقعی نیستا، فقط غمگینه.