🔷❇️🔷 خاطره ای جانسوز از لحظه های فراق
❇️✴️❇️ وصیت نامهء رسول الله صلی الله علیه وآله
⚫️🔴⚫️ امیرمؤمنان علیه السلام میفرماید:
وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله در مریضی آخر خود، در بستر بیماری افتاده بود من سر مبارک وی را بر روی سینه خود نهاده بودم و سرای حضرت انباشته از مهاجر و انصار بود و عباس عموی پیامبر روبروی او نشسته بود و رسول خدا زمانی به هوش می آمد و زمانی از هوش میرفت.
اندکی که حال آن جناب بهتر شد، خطاب به عباس فرمود: «ای عباس! وصیت مرا در مورد فرزندان و همسرانم قبول کن و قرضهای مرا ادا نما و وعده هایی که به مردم داده ام به را جای آور و چنان کن که بر ذمه من چیزی نماند.»
✅عباس عرض کرد: «ای رسول خدا من پیرمردی هستم که فرزندان و عیال بسیار دارم و دارایی و اموال من اندک است [چگونه وصیت تو را عمل کنم] در حالی که تو از ابر پرباران و نسیم رها شده بخشنده تر بودی [و وعده های بسیار دادهای]
✅ خوب است از من درگذری و این وظیفه بر دوش کسی بنهی که توانایی بیشتری دارد!»
رسول خدا فرمود: «آگاه باش که اینک وصیت خود را به کسی خواهم گفت که آن را میپذیرد و حق آن را ادا مینماید و او کسی است که این سخنان را که تو گفتی نخواهد گفت!
🌸یا علی علیه السلام بدان که این حق توست و احدی نبایست در این امر با تو ستیزه کند. اکنون وصیت مرا بپذیر و آنچه به مردمان وعده داده ام به جای آر و قرض مرا ادا کن. یا علی! پس از من امر خاندانم به دست توست و پیام مرا به کسانی که پس از من می آیند برسان.»
ادامه دارد...
🔷🔸💠🔸🔷
#بقعهمتبرکهآقاسیدباقر(ره)
https://eitaa.com/seyedbagherzabol