‍ ♦شام آخر عزیز‼ ✅در حالی که مقام معظم رهبری با ریل گذاری روشنگرانه خویش در بیانیه گام دوم انقلاب تکلیف آینده انقلاب و واگذاری مصادر و مناصب امور را در آستانه انتخابات مجلس یازدهم با لزوم سپردن جریان امور به جوانان و نمایندگان نسل های نوین انقلاب روشن فرمودند و همچنین به تبع معظم له، نماینده ولی فقیه در استان البرز نیز مکررا و موکدا به کاربست این مهم صحه گذاشتند و به صراحت به بعضی افراد چسبیده به میز و مقام که ظاهرا خویش را تشنگان خدمت می دانند و باطنا شیفتگان قدرتند! سفارش نمود که بهتر است بعد از این همه سال تکیه بر سریر مدیریت و مسئولیت و با رسیدن به سالمندی در اوج خداحافظی کرده و کنار بروند و فرصت را به جوان ترهای جسور و چابک و خوشفکر بدهند و خود با عزتمندی به راهنمایی نسل مدیران جدید بپردازند، مع الاسف یکی از همین نمایندگان تشنه خدمت و مدعی سه دوره تجارب ارزشمند و صاحب ید بیضا در کمیسیون صنعت، معدن تجارت❗️ که مشهور است به "سردار" سریر و سکه و خود را روئین تن و جاودانه معرفی می کند و در عمل پست و پول و پلو برایش "عزیز" تر از هر پیشنهاد دیگری است، در تقابلی عامدانه و دهان کجی آشکار به رهنمودهای امام جمعه کرج، با انتشار پُست هایی برش خورده و گزینشی از سوی خود و قوم بادمجان دور قاب چینش در فضای مجاز؛ از امام جمعه رشت استوری معناداری را نشر داد که طی آن، ایشان توصیه کرده بود: "مردم در انتخابات مجلس به افرادی رای بدهند که توانمند باشند و بتوانند ریاست کمیسیون های مجلس را از آن خویش کنند!" و با این تلاش مذبوحانه کوشید تا بطور فالش و فاحش و صد البته به دور از حب و بغض و کرنش در مقابل هوای نفس و قدرت پرستی پرهیزکارانه!! به خیلی ها بگوید که بدانید و آگاه باشید که فلش توصیه امام جمعه رشت، به سَمتِ رئیس کمیسیون صمت فعلی( یعنی منِ عزیزِ قلوبِ البرزیان) اشاره دارد!! وی بعد از این داستان و پس از عمل به سفارشات امام جمعه محترم کرج!! بلافاصله در حرکتی نمادین، با همراهی زوج خوشبختش! قرین گشت و با تبختر فراوان در فرصت موعود، به فرمانداری کرج رفت و بعد از دوازده سال تاج گل زدن بر سر مردم کرج و کارنامه کاملی از کاهلی و پوشه ای پر از خالی! دوباره برای کاندیداتوری مجدد و خدمتگزاری خالصانه در دور چهارم، با جلال و جبروت واعتماد به نفسی شگفت، ثبت نام کرد و بعد از چهار سال غیبت کبری، با رجعتی ناگهانی ظهور عام یافت و جهت حل فوری معضلات مردم حوزه انتخابیه اش!! هیچ مجلس ختم و افتتاحیه و اختتامیه ای نمایشی را از دست نداد و بی فوت فرصت، به تلاش های شبانه روزی خویش در ارسال بنرهای تعزیت و تسلیت ادامه داد و در کلیه مراسم معنوی شام و ناهارهای نمایندگی! فعالانه شرکت جست و به عوام الناس اثبات کرد که او ماه هاست که در حسرت نیم کیلو گوشت است و با این عمل خالصانه و بدون ماسک❗️به طرفداران سینه چاکش حالی کرد که بدون کار کردن هم می توان صرفا با چهار شب کباب دادن، چهار سال دل مردم را در آتش حسرت تدبیر و تغییر و توسعه و تعالی؛ کباب کرد!! باری؛ "عزیز" دل دردمندان، اخیرا در ادامه حل معضلات انتخاباتی خویش! در ضیافت شام آخرش در شرکت کرد و با قصد و نیت محرومیت زدایی مطلق از این منطقه کوشید تا در جواب دعوت و پذیرایی یکی از آقایان گرفتار و محروم این منطقه! که میزبان میهمانی با شکوه "عزیز" خان بود، بواسطه خوش خدمتی❗️با سفارش ویژه، مدیریت بازارچه های مهم شاهین ویلا، باغستان و حصارک را بعنوان ارثیه پدری❗️ با ترک تشریفات قانونی و بی انجام هر گونه مزایده قانونی و در حالیکه نهادهای ناظر در خواب تغافل بودند، به نیابت و نمایندگی از سوی شهرداری کرج هدیه نماید. با این وجود گمانه های شدت و قوت یافتهٔ بعضی از آگاهان، حاکی از آن است که به احتمال فراوان، نام این سردار عزیز کردهٔ بازاری ها، بعد از دوازده سال تلاش و عرق ریزی! بطرزی شگفت در لیست کاندیداهای تایید صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان در انتخابات مجلس یازدهم جا افتاده و به چشم نمی خورد تا بدین وسیله چشم زخمی به او نرسد‼️ 🔰با این حساب از هم اکنون بایستی، عنوان خاطره انگیز شام اخیر این کاندیدای "عزیز" را ( شام آخر ) نام نهاد. مدد مولا اکبر سعیدی