🔺 حضرت از تمام وضع او خبر داشته! از زمانی که از کشمیر راه افتاده، بعد که گرفتار دزد شده، بدنش زخمی شده، اموالش غارت شده، بعد به بلخ رفته با علمای تسنن برخورد کرده، با آنها اختلاف پیدا کرده، همه اینها را میدانستند.
🔸 بنابراین ما اگر بخواهیم حوزهای باشیم این افتخار را داریم که آقا همه را میشناسد. نسب ما، طایفه ما، محل ما، محل کار ما، محل درس ما، استاد ما، کتاب ما همه را میداند. یک آقایی نیست که چیزی بر او مخفی شده باشد (گریه حاجآقا).
🔹 خوش آمدی ای فلانی، حالت چطور است؟ یکی یکی از آن چهل نفری که با من حوزه داشتیم اسم برد و همه را احوالپرسی کرد. از آنچه بر من گذشته بود همه را خبر داد. و همه را هم با زبان هندی بیان میکرد. فرمود میخواهی با اهل قم به حج بروی؟ گفتم بله آقای من. فرمود با ایشان نرو در این سال. برگرد و در سال آینده برو. بعد یک کیسه پول اشرفی آن روز نزد من گذاشت. فرمود در بغداد این را خرجی خودت بکن و خانه فلان جا نرو و کسی را هم بر خودت مطلع نکن.
♦️ غانم برگشت و حج هم نرفت. بعد از آن قاصدها آمدند و خبر آوردند که حاجیان در آن سال از عقبه برگشتهاند و بعلت مانعی به حج نرفتهاند. معلوم شد که حضرت او را برای این جهت فرموده که نرو. بعد به جانب خراسان رفت و سال دیگر به حج رفت و به خراسان برگشت و برای ما از خراسان هدیه فرستاد. و مدتی در خراسان ماند تا اینکه به رحمت خدا واصل گردید...
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama