📖حوادث بعد از واقعه عاشورا ✍️موضوع: مأموریت نعمان بن بشیر وقتی کاروان آماده سفر شد، یزید نعمان بن بشیر را به ریاست گروهی مامور بازگرداندن آن‌ها به مدینه کرد نعمان بن بشیر و همراهانش موظف شدند با اسرا برخورد شایسته‌ای داشته باشند و احترام آن‌ها رعایت کرده و هنگام استراحت از کاروان آن‌ها فاصله بگیرند.(۱) یزید به نعمان بن بشیر دستور داد به همراه عده‌ای دیگر که گفته شده تعداد آن‌ها ۳۰ نفر بوده است. و وجه معه رجلا فی ثلاثین فارسا یسیر امامهم.(۲) اسرای کربلا را به مدینه بازگردانند.(۳) یزید دستور داده بود: هر کجا کاروان آن‌ها برای استراحت توقف کرد آنان از ایشان دور شوند و خود و همراهانش مانند نگهبانانی در اطراف آنان پراکنده شوند، و جای خود را چنان قرار دهند که اگر یکی از آنان خواست وضو بگیرد یا قضای حاجت کند از آنان شرم نکند، آن‌ها نیز چنان چه یزید سفارش کرده بود با اسرا مدارا کرده و مراعات‌شان نمودند تا به مدینه رسیدند.(۴) در مسیر شام به کربلا یا مدینه ماموان یزید با اهل بیت علیهم‌السلام با خوبی رفتار کردند. طبری از ابی مخنف نقل می‌کند که حارث بن کعب به نقل از فاطمه بنت علی می‌گوید به خواهرم زینب گفتم: خواهر جان این مرد شامی در همراهی ما نیک رفتار بود، می‌خواهی چیزی به او بدهیم؟ او گفت: به خدا ما چیزی جز زیور و زینت خویش نداریم من گفتم: زیورهایمان را به او می‌دهیم. دست بند و ساق بند خویش را درآوردم خواهرم نیز دست بند و ساق بند خویش را بیرون آورد و پیش او فرستادیم و از او به خاطر رفتار نیکویش تشکر کردیم. مرد شامی گفت: و الله ما فغلته الا لله و لقرابتکم من رسول الله؛ من به خدا این کار را جز برای رضایت خدا و به خاطر قرابت شما به رسول الله انجام ندادم». (۵) 📚منابع: ۱. الارشاد، ج۲، ص۱۲۲. وقعة الطف، ص۲۷۲ ۲. اخبار الطوال، ابوحنیفه، ص۲۶۱ ۳. الارشاد، ج۲، ص۱۲۲. ۴. الارشاد، ج۲، ص۱۲۲. اعلام الوری، ج۱، ص۴۷۵ ۵. تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۲ و ۴۶۳. @sh_hosein