🚰از نظر بهداشتی همیشه در مضیقه بودیم. مثلا برای شستن لباس­هایمان همیشه تاید نبود. 🔹فضای آسایشگاه­ها به قدری کم بود که اگر می­‌خواستیم به پشت دراز بکشیم باید دست­هایمان را روی سینه بگذاریم. خلاصه از یک طرف قحطی حداقل امکانات زندگی، و ازطرف دیگر فشارهای شدید روحی و روانی که عراقی­ها به ما وارد می­‌کردند. این­ها گذراندن دوران اسارت را بسیار سخت و دشوار می­‌کرد. 🔺در چنین فضایی تنها عنصری که ما را زنده و سرحال نگه­ می­‌داشت، یاد خدا، توجه و توسل به اهل­بیت و معنویت بود. 🔸هر چه فشار عراقی­ها بیش­تر می­‌شد، بچه­‌ها توجه بیش­تری به خدا و اهل­بیت داشتند. از این رو اسارت برای اکثر بچه­‌ها حقیقتا یک دانشگاه بزرگ معنوی بود. به ­طوری که اگر ما در شرایط عادی پنجاه سال هم زندگی می­‌کردیم، هیچ­وقت نمی­‌توانستیم بفهمیم، قدرت نماز چیست. یا توکل به خدا و انس با او چقدر در زندگی راه­گشاست. نهال‌های برومند، به نقل از حجه­‌الاسلام سید محمد کاظم ابطحی 🆔 @sh_montazerin