💢تکمیل کابینه رادیکالی ترامپ 🔹«دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، به تازگی تصمیم خود را برای معرفی سناتور «مارکو روبیو» برای وزارت امور خارجه در دولت جدید خود اعلام کرد. از آن‌جایی که جمهوری‌خواهان اکثریت را در سنا و مجلس نمایندگان در اختیار دارند، تأیید روبیو به عنوان وزیر خارجه آمریکا قطعی به نظر می‌رسد. رویکردها و ویژگی‎های روبیو سبب شده است که به جرئت بتوانیم بگوییم ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری خود، کابینه‎ای رادیکالی و کاملاً تحت امر خود پیشنهاد داده است و احتمالاً سیاست خارجی رادیکالی را در دور دوم ترامپ شاهد باشیم. هر چند «مرکز قانون‌گذاری کارآمد»، روبیو را مؤثرترین جمهوری‌خواه و «مرکز لوگار» او را یکی از «دوحزبی‌ترین» سناتورها رتبه‌بندی کرده‌اند؛ اما حضور او در وزارت خارجه آمریکا در نهایت باعث انزوای بیشتر بین‎المللی ایالات متحده خواهد شد. درست است که مواضع روبیو در قبال ایران، چین و روسیه طی این سال ها همواره سخت‎گیرانه و همراه با فشار حداکثری بوده است؛ اما شخصیت روبیو را می‌توان یک شخصیت پراگماتیست و عملگرایانه توصیف کرد. بنابراین، درست است که در مسائل مربوط به اروپا و به ویژه اوکراین روبیو تأکید کرده است که باید از اوکراین حمایت بشود و همچنین نباید اجازه تسلیم شدن به اوکراین و اروپا داده شود، اما پس از بررسی شرایط و با توجه به وضعیت حال حاضر گفته است جنگ روسیه علیه اوکراین به «بن‌بست» رسیده است و «باید به نتیجه برسد.» روبیو در مصاحبه با «ان‌بی‌سی‌نیوز» در همین باره گفته است: «متأسفانه، واقعیت این است که راهی که قرار است جنگ در اوکراین را به پایان برساند، با مذاکره امکان‌پذیر شده است.» 🔸به نظر می‌رسد، انتخاب مارکو روبیو برای وزارت خارجه آمریکا می‌تواند تأثیرات گسترده‌ای بر سیاست خارجی این کشور داشته باشد. مواضع ضدایرانی او و تأکید بر فشارهای اقتصادی و سیاسی، احتمالاً به تشدید تحریم‌ها علیه ایران و ونزوئلا منجر خواهد شد. تصویب سه لایحه جدید در سال ۲۰۲۴ که صادرات نفت ایران، مقامات ارشد ایرانی و نهادهای خارجی حامی حماس را هدف قرار می‌دهند، نشان‌دهنده عزم جدی او در این زمینه است. 🔹انتقاد روبیو از دولت بایدن به دلیل کندی در اجرای تحریم‌ها نیز بیان‎کننده اختلافات داخلی در سیاست‌گذاری آمریکاست. از سوی دیگر، با توجه به تجربه دوره قبلی ریاست جمهوری ترامپ، به نظر می‌رسد برخلاف وعده‌های انتخاباتی او مبنی بر جلوگیری از جنگ، تنش‌های جدیدی در عرصه بین‌المللی به وجود خواهد آمد. فشار بر اروپا، روسیه و چین و بی‌توجهی به مسائل حساس غرب آسیا می‌تواند منجر به کاهش توانایی ایالات متحده در مدیریت بحران‌های جهانی شود. در مجموع، این تحولات ممکن است چشم‌انداز پیچیده‌ای را برای سیاست خارجی آمریکا در سال‌های آینده رقم بزند. ┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄