آخرین نفس‌ها، آخرین سخنان 😭 [ادامه‌ی گفتگوی امیرالمؤمنین علیه السلام با اصبغ بن نباته] بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین اصبغ گوید: حضرت این سخن (متن روز پیشین) را فرمود و بیهوش شد، کمی بعد به هوش آمده، فرمود: - اصبغ! هنوز نشسته‏‌اى؟! - آرى، اى مولاى من!😭 - مى‏‌خواهى حدیث دیگرى اضافه کنم؟! - آرى، خداوند، از خیرات فراوانش بر تو بیفزاید. - روزى پیامبر خدا صلى الله علیه وآله در یکى از کوچه‏‌هاى مدینه با من دیدار کرد؛ من غمگین بودم و آثار حزن و اندوه از چهره‌ام پیدا بود. به من فرمود: - اى اباالحسن! تو را غمگین مى‌بینم؛ مى‏‌خواهى حدیثى برایت بگویم که هرگز محزون نشوى؟! - آرى. - وقتى روز قیامت فرا رسد، خداوند منبرى بلندتر از منبر پیامبران و شهیدان براى من قرار مى‌دهد، آنگاه به من دستور مى‏‌دهد بر فراز آن بالا روم، سپس به تو دستور مى‌دهد یک پله پایین‏‌تر از من صعود کنى. آنگاه به دو فرشته امر مى‏‌کند یک پله پایین‏‌تر از تو بنشینند، وقتی همه بالاى آن منبر قرار گرفتیم هیچ کس از پیشینیان و آخرین نمى‌ماند جز آنکه همه در پیرامون آن حاضر مى‌شوند. یکى از فرشتگانى که پایین‏‌تر از تو نشسته فریاد مى‌زند: اى مردم! هر که مرا مى‌شناسد، مى‌شناسد، و هر که نمى‌شناسد، من رضوان، خازن بهشت هستم؛ آگاه باشید! خداوند به احسان، کرم، فضل و جلالش به من دستور فرمود تا کلیدهاى بهشت را به حضرت محمّد صلى الله علیه وآله واگذار نمایم؛ و حضرت محمّد صلى الله علیه وآله به من دستور داد آنها را در اختیار على بن ابى طالب ‏علیه السلام قرار دهم. پس شما در این امر گواهى داده و شاهد باشید. در این‌حال، فرشته‌اى که پایین‏‌تر از او بوده بر می‌خیزد و چنان فریاد مى‌زند که همه‌ی جمعیّت صداى او را مى‌شنوند؛ مى‌گوید: اى مردم! هر که مرا مى‌شناسد که مى‌شناسد، و هر که نمى‌شناسد، من مالک، خازن دوزخ مى‌باشم، آگاه باشید! همانا خداوند به احسان، کرم، فضل و جلالش به من دستور فرمود تا کلیدهاى دوزخ را به حضرت محمّد صلى الله علیه وآله واگذار نمایم، و حضرت محمّد صلى الله علیه وآله به من دستور داد تا آنها را در اختیار علىّ بن ابى طالب‏ علیه السلام قرار دهم. پس شما در این امر گواهى داده و شاهد باشید. در این هنگام تو [علی ع] کلیدهاى بهشت و دوزخ را مى‌گیری؛ اى على! پس از آن تو دامن مرا، و خاندانت دامان تو را، و شیعیانت دامان خاندانت را مى‏‌گیرند. من ( امیرالمؤمنین ع ) دستانم را بر هم زده، گفتم: اى رسول خدا ! به سوى بهشت مى‌رویم؟! - آرى؛ سوگند به پروردگار کعبه! اصبغ گوید: من در آن حال از مولایم جز این دو حدیث را نشنیدم، حضرت صلوات الله علیه این سخنان زیبا و دلنشین را فرمود، آنگاه روحش به سوى معبودش پر کشید.😭 منبع: همان منابع متن روز گذشته (۲۰ رمضان). والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ ؛ ۲۱ رمضان ۱۴۴۵ @shabnamshabna