ꙮ⫷ ⫸ꙮ ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ «دل دیگ است و زبان کف‌گیر هرچه در دیگ باشد به کف‌گیر همان برآید دل دریاست و زبان ساحل چون دریا موج کند؛ به ساحل همان اندازد که در دریا بود» 📚 شیخ ابوالحسن‌علی بن احمدبن‌جعفر خرقانی؛ نورالعلوم ؛ شاعر؛ عارف و صوفی قرن۴_۵ ؛ متولد روستای خرقان در بسطام سمنان است. روستازاده ای سختی کشیده که به قول شاگردش خواجه عبدالله انصاری؛ تا آخرعمر امّی بی‌سواد ماند در سخنانش هم نشانه‌هایی از قبیل اشتباه در تلفظ عبارات شایع عربی و ردپای لهجه محلی دارد. امّا او در عین این اُمّیّت و با وجود زن ناسازگارش؛ بی سوادی را مانع علم افزایی خود نکرد و به لطف قرآنی که به نقل از خودش بر مزار بایزید بسطامی به یکباره حافظ قرآن شد؛ در علوم شریعت؛ فقه؛ عرفان و شعر به فضیلت و شهرت رسید. اولین دیدار سلوکی اش با ابوسعیدابی‌الخیر بود که خرقانی را متحول کرد. سپس ابوالقاسم قُشَیری، صوفی بزرگ و نامدار خراسان، در بازگشت سفرش از حج ؛ با اشتیاق به دیدار خرقانی در خرقان شتافت ابن سینا به روایتی و درویش طالقانی(در مثنوی مولوی) به واسطه دیدار و کرامت خرقانی متحول شدند سلطان محمود غزنوی، خرقانی را به کاخش دعوت میکند.خرقانی نمی پذیرد و سلطان محمود غزنوی به خانقاه خرقانی می‌رود پسرش احمد پس از وفات او؛ شاگرد ابوسعیدابی‌الخیر شد غازان‌خان مغول؛ پس از زیارت امام رضا علیه‌السلام بر سر مزار خرقانی، بایزید و بوسعید میرفت. ✍ ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄•• 📚 @shaershow 📚 @shaershow ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄••